بی شک همگان بر این باور نائل هستند که حقیقت لایه های معرفتی دارد و بیان حقیقت در زبان هنر و سینما بس پیچیده تر است. بذل توجهی عمیق روشن میگرداند که این راه سخت بی همراهی دلسوزانه، صعب و مستصعب است و معرض خطر و البته ضرورت مشاوره در همه ابعاد آن امر پوشیده ای نیست که نیاز به تبیین و تعلیل داشته باشد. آنچه باید مورد مداقه اهل نظر در عرصه سینما و رسانه باشد این است که مشاوره در واقعیت موجود سینمای ما با یک رویه ساختار یافته فاصله دارد و به طریق اولی مشاوره دینی فیلم و فیلم نامه مهجورتر است. در فرایند تولید محصولات سینمایی اگر تعهد و دلسوزی متولیان امر، نیاز به مشاوره و خاصا مشاوره دینی را نمایان کند، اما نبود سازوکار ارتباطی و رویه های ساختارمند وصول به این مهم را سخت و ناپیمودنی میکند. این سایت بر آن است که گامی اولین در این عرصه بردارد تا شاید با بذل عنایت هنرمندان اندیشه ورز و متولیان امر در آینده شاهد عمومیت امر مشاوره و خصوصا مشاوره دینی برای هنر و سینما باشیم. طبیعت هر کاری این است که همواره با مشکلات و کاستی هایی مواجه است و ما خود را مبرا از این امر نمیدانیم اما کاستیها آنگاه که حرکتی نوپا باشد بیشتر و شدیدتر خواهند بود. یکی از مشکلات اساسی در این مسیر نبود ادبیات علمی مدون و قابل اتکاء است. مشاوره ادبیات علمی فراوانی در موضوعات مختلف دارد، در تولید علم مانند پایان نامه ها، در علوم تربیتی، در عرصه های اقتصادی، سیاسی، بحث مشاوره بحث مسبوق به سابقه ی زیادی هست و غنای علمی آن بسیار. همچنین است خود فیلم و فیلم نامه و رسانه که هم ادبیات علمی دارد و هم عالمان درخور، از فیلمنامه نویسان تا کارگردانان و خالقان تصویر و هنرمندان نقش آفرین. اما امر مشاوره در حوزه هنر و فیلم چنین نیست و از این بعد حرمانی جانکاه دارد. این واقعیت ما را برآن داشت که در رفع این نقیصه تلاش مضاعف داشته باشیم. اما این را هم به خوبی واقفیم که تولید ادبیات علمی نه ازعهده این سایت برمیآید و نه ما در مقام گزافه گویی برآمده ایم، بلکه راهی را برگزیده ایم که متناسب و عملی و به اندازه توان باشد. اولین و موثرترین اقدام در این راستا البته همراهی اساتید قابل اتکاء و توانمند است که در این راه توفیق یار ما شد و خدا را شاکریم. اما گام بعدی سعی در تدوین و تحریر انباشته های علمی ایشان بود تا به زعم ما پیش نویس ادبیات علمی در حد و اندازه ما باشد. که انجام مصاحبه هایی مستمر با پرسشنامه هایی حرفه ای و با عقبه تئوریک مستحکم، عملی ترین و سریع ترین راه برای حرکت در پی این مقصود بود. مجموعه پیش رو در این بخش سایت نتایج تلاش ما در انجام این مصاحبه ها است که امید داریم مفید فایده درخور برای علاقه مندان باشد. در این مصاحبه ها سعی برآن بوده که از بحث فیلم و فیلم نامه و بحث خود مشاوره احتراز شود و تمرکز گفتگوها بر مشاوره ی دینی برای فیلم باشد. لذا موضوع کلی این مباحثات مشاوره دینی فیلم و مسائل پیرامون آن است هرچند در گفتگوی شفاهی گریزی از مسائل در حاشیه این نیست. در این مسیر سعی کردیم که از مجموعه سوالاتی بهره مند شویم که بتواند سیری عالمانه در مطالب مورد نیاز در باب مشاوره دینی فیلم داشته باشد. طبعا شروع این مجموعه از کلیات و مدخل ادبیات علمی این عرصه خواهد بود که البته در ادامه بنا بر این است که گفتگوها تا جزئی ترین مسائل مورد نیاز ادامه یابد و در این راه حدی برای خود نمی شناسیم. در این مرحله پرسش های ما در شش فصل طبقه بندی شده است: فصل اول به شناخت مشاوره می پردازد و سعی در بازشناسی این معنا از امور مشابهش دارد. فصل دوم از ضرورتها بحث می کند و فصل سوم از اصول کار و باید و نبایدهای آن. در فصل چهارم سوال از پیشینه های معرفتی لازم برای مشاور داریم که به چه دانش هایی در هنر و سینما و در حوزه دینی باید مسلح باشد. در پنجمین فصل فرصت ها و موانع در محیط را سوال می کنیم تا ادامه به واکنش ها و چند و چون پذیرش ها بپردازیم و در نهایت از رودرویی در امر مشاوره را با فرصت امروز بشریت به چالش می کشیم تا از مواهب و کاستی های هرکدام از مشاوره چهره به چهره و فضای مجازی درک کاملتری بدست آید. طبعا در هر گفتگو تنها در بخشی به این موضوعات پرداخته خواهد شد لیکن سعی جدی ما این است که از هر استادی در استمرار گفتگوها بهره ببریم به آن امید که کل مباحث را مرور کرده باشیم. امیدواریم که این تنفس علمی، هم در تدوین ادبیاتی مثمر گامی مفید باشد و هم موجب شادابی و نشاط در عملیات مشاوره ای باشد که این سایت برای آن عرضه شده است.

انتهای مقدمه

سایت مشاورفیلم: در سلسله گفتگوهایی که در این بخش با کارشناسان محترم داشتیم، مباحث بیشتر پیرامون شناخت مفهوم مشاوره و مسائل آن بود که بالطبع مباحث انتزاعی بودند، اما با توجه به اینکه حضرتعالی تجربه های عینی فراوانی در امر مشاوره و همراهی با هنرمندان و همچنین مدیران در عرصه هنر دارید، ما سعی میکنیم در این گفتگو این تجربه ها را به ادبیات علمی این حوزه وارد کنیم. منطقاً ابتدا از تعریف مشاوره و خصیصه های یک مشاور فیلم شروع کنیم و البته این مطلب را هم با توجه به مقدمه ای که عرض شد تا حد امکان انضمامی بفرمائید. و توجه هم دارید که مشاوران ما عمدتا طلبه میباشند.

آقای اسدی زاده: بله، ابتدا خوب است موضوع گفتگو را تعریف کنیم تا بحث مان دچار انحراف نشود، اساسا مهم ترین چالش عرصه فرهنگ، ابهام در تعاریف مفردات فرهنگی است. موضوع گفتگوی ما مشاوره دینیِ اثر نمایشی است نه سایر قالب های رسانه ای؛ کارشناس رسانه ای هم نیست؛ کارشناس کسی است که جلوی دوربین می نشیند و با مخاطب روبرو می شود. ببینید هر کدام از این عنوان ها و سایر عناوین و مشاغل و پست های کارشناسی برای خودش تعریف مستقل و البته عوارض و کارکردهای مستقل و به شدت متفاوتی دارد کاملا مثل سایر مشاغل و پست های رسانه ای و هنری، دقت کنید که یک فیلم محصول کار  فیلمنامه نویس،کارگردان،تهیه کننده، بازیگران و کلی آدم در یک تیم حرفه ای است و پر واضح است که هیچکدام از آنها تعریف، وظیفه وکارکرد عین هم ندارند. در بحث مشاوره فیلم هم همین گونه است در گفتگویی که با شما دارم سعی می کنم فقط به تعریف، نقد و تشریح فعالیت های مشاور آثار نمایشی بپردازم.

مصاحبه کننده: حال برای این مشاوره با این توصیف که گفته شد، در عمل برای ورود طلاب به این عرصه با چه مسائل و مشکلاتی مواجه هستیم؟

آقای اسدی زاده: روحانیت شأن مستقل و تعریف مستقلی دارد و بر اساس این تعریف وظیفه و کارکرد هم دارد او وقتی پیوست می شود به اثر نمایشی، می شود کارشناس دینی یا مشاور مذهبی و باید درباره این محصول نمایشی کار انجام دهد اولین نکته این است که ما آدمی که در این حوزه کار کند نداریم.

پس به نظرم اولین مشکل نبود این آدم هاست؛ ما طلبه هایی که فکر کنند وظیفه شان تلویزیون، سریال تلویزیونی، فیلم سینمایی و داستان رسانه ای است خیلی نداریم؛ کسانی که همانقدر که در طلبگی کار و ملایی می کنند اینجا هم کار و ملایی کنند؛ البته توضیح این نکته ضروری است که کارهایی که پس از ضبط یک فیلم انجام می شودکه مثلا این نما یا آن کاراکتر یا فلان دیالوگ باید حذف شود یا کارهایی که در حین تولید تنها در صورت و شکل انجام می شود مثلا خواهش و تمناهایی که حاج آقا تو را به خدا برایمان عمامه بپیچ اصلاً به نظرم این ها کار طلبگی نیست؛ این ها کاری است که هر تکنسینی می تواند انجام دهد.

آخرین باری که رفتم سر یک پروژه تلویزیونی به طراح لباس گفتم بیا من به شما عمامه پیچیدن را یاد بدهم که این قدر این بچه های سینما به خاطر عمامه پیچیدن نه اشتباه بکنند و نه به طلبه ها دردِسر بدهند.

 اگر یک طلبه بخواهدکار طلبگی بکند و مشاور یک سریال باشد باید کارِ طلبگی کند؛ در مرحله بعدی سئوال پیش می آید که در این صورت این طلبه چه کار باید بکند؟ 

به نظرم می آید که اولاً باید بر اساس مبانی رفتار کند، مبانی می گوید تا چیزی را نشناختی ورود نکن؛ والبته رسیدن به شناخت در مقوله سینما و تلویزیون خیلی سخت است. چرا سخت است؟ اول به لحاظ بُعد این مقوله از دانش و تجربه طلبگی، سینما اصالتاً پایه اش خارجی است وبا ضَرَبَ ضَرَبای ما نسبتی ندارد دوم برای سرگرم سازی مخاطب بنا شده و منِ طلبه نمی خواهم مردم را سرگرم کنم، غافل کنم و از یاد خدا دور کنم، سوم این هنرصنعت در بعد نظری سابقه ای صدساله دارد که فهمیدنش فوق العاده زمان بر است و البته طلبه های زیادی قبل از تو این راه را نرفته اند که ادامه بدهی و چهارم اینکه در حیطه عملی نیز ورود برای هر طلبه ای محدود و غالبا مسدود است لازم است  این نکته را توضیح بدهم ما وقتی به یک عروسی هم می رویم مردم موسیقی خود را کم می کنند، یعنی شأن طلبگی این محدودیت را می آورد در سینما هم به لحاظ خاص بودن همینطور است یعنی دارای حدود و مرزهایی است که به راحتی نمی شود و نباید در آن ورود کرد. پس این که بگوییم که ما تاریخ سینما خوانده ایم؛ ما دو سال دانشکده درس خوانده ایم؛ این شوخی است و شناخت طلبگی نیست. شناخت  طلبگی یعنی مطالعه،مباحثه،نگارش و نهایتا تدریس؛ این 4 مرحله حداقل کاری است که یک طلبه باید انجام دهد.اگر یادتان باشد اوایل طلبگی میفرمودند بین" بدان "و"بخوان" خیلی فرق وجود دارد،یک مشاورسینمایی و تلویزیونی باید دانش سینمایی و  هنری را بداند نه آنکه بخواند.

سایت مشاورفیلم: خوب بر فرض که شناخت حاصل شد بعد چه باید کرد؟

آقای اسدی زاده: بعد از اینکه شناخت حاصل شد در مرحله بعدکه باز مبتنی بر همان مبانی طلبگی است یک طلبه باید برای این کار وقت کامل بگذارد در مقوله سینما اینکه سری بزنی و بروی کار خودت را بکنی جواب نمی دهد؛ ما دوستان فاضلی داریم که تاریخ و نظریات سینما را خیلی خوب می دانند و حتی تا حدودی تولید و اقتضائات آن را در تجربه میدانی کسب کرده اند ولی حالا وقتش را نمی گذارند و هنوز فکر می کنند که این کار دومشان است در حالی که به نظرم این کار اول و آخر باید باشد.برخی از دوستان تاریخ سینما،فیلم نامه و تولید را تدریس می کنند ولی وقتی می آیند که در یک پروژه سینمایی مشغول بشوند انگار که کار بدی می کنند سعی می کنند در اسرع وقت به عالم تدریس برگردند. تعبیر من این است که این دوستان هنوز حکم به طهارت سینما نکرده اند یا این حکم را برای دیگران کرده اند و ارتکاب خوشان از باب أکل مِیته است!

برخی دیگر نیز وقت لازم را نمی گذارند؛ مثلاً در مؤسسه فلان مشغولند، تدریس و تحقیق و مباحثه اشان را دارند و در مورد سینما مطلب می نویسند؛ در مورد فیلم فلانی اظهار نظر هم می کنند و... سینما یک زندگی است باید بیایی در این عالم؛ عالم پیچیده و عالمی تخصصی است و همه وقت را می طلبد این طور نیست که پاره ای از وقت را بگذاریم تا مسأله حل بشود؛ این جواب چه باید بکنیم.

در مرحله بعد اگر منِ طلبه رفتم یاد گرفتم شناخت را به دست آوردم وقت هم گذاشتم، باید بدانم نسبت به آن کار مسؤول هستم؛ اگر آقای بزرگواری گفت که سریال پرده نشین اینجوری بود من حق ندارم بگویم به من ربطی ندارد چون می دانم که ربط دارد؛ اگر وقت نگذاشتم؛ چرا نرفتم!؟ اگر رفتم و نشده؛ پس دلیلش را چرا نگفتم!؟ این که گفتم و نشنیدند یعنی چی!؟ اگر این توجیهات شکل بگیرد نشان می دهد این وظیفه درست محقق نشده است.

سایت مشاورفیلم:

یعنی شما می گویید که امکانش هست که حرف یک مشاور مذهبی با آن شرایط که شما گفتید به کرسی بنشیند و آن چیزی که مد نظرش هست انجام بشود!؟ 

آقای اسدی زاده: حتماً حتماً؛ منتها می گویم که حتی اگر نشده من مسئول هستم بروم و بگویم که به فلان دلایل نشده است.

لازم است دو مطلب را من توضیح بدهم، اول، یک اثر هنری مثل فیلم همیشه اینطور نیست که آن چیزی که روی کاغذ نوشته شده است تماما محقق شود؛ خیلی وقت ها می رویم نمی شود، می رویم ضد و مخالفش می شود، یک فیلم می سازیم که مردم بخندند بعد هو می کنند. یک فیلم می سازیم که مردم گریه کنند می خندند؛ این یک خلق هنری به وسیله آدم هاست؛ اگر ما فکر می کنیم که یک کار صد در صد محقق می شود، حتماً نمی شود! و البته همه تلاش مان را می کنیم و دعا می کنیم که بیشترین سطح را بتوانیم به دست بیاوریم؛ الان در وجه غالب سینمای ایران رایج است که بچه های فیلم نامه اگر بیش از پنجاه درصد متن در بیاید راضی اند؛ یعنی دوستان فیلم ساز تلاش می کنند تا هفتاد درصد فیلم نامه را در بیاورند؛ تازه این وضعیت فیلم نامه است. اصلاً ما نباید در معنا، محتوی، داستان و...از این محصول توقع تحقق صد در صدی داشته باشیم؛ پس مسؤولیت ما این گونه تعریف می شود که ما فکر کردیم بشود همه تلاش مان را هم کرده ایم ولی ممکن است نشود. اگر این اصل را درک کردیم مسئولیت یک طلبه هم تعریف می شود و اگر در پروژه ای فکر می کردیم که چه ها باید می شد و نشد اولاً طلبه ی مشاور را سرزنش نمی کنیم و ثانیا اصلاً پیش نمی آیدکه من طلبه بگویم به من مربوط نیست و بزنید پدر فیلمساز را در بیاورید.

این بخش اول است یعنی ما در خلق اثر هنری این فهم را داشته باشیم که خلق اثر هنری از ایده تا پخش تا پرده سینما یک فرآیندی است که همه اش محقق نمی شود نباید این توقع را داشته باشیم.

مطلب دوم این است که اگر بخش اول این بحث این باشد که خود محصول هنری مسؤولیتش این جوری با تشکیک تعریف می شود؛ بخش دیگر این است که وقتی که اثر هنری می خواهد خلق بشود و من در شأن طلبه هستم باید فیلمساز از من بخواهد. از شما سئوال می کنم که اگر کسی شمای طلبه را به تبلیغ دعوت نکند آیا به تبلیغ می روید؟ یک دعوت عامی وجود دارد که سازمان تبلیغات اسلامی آنجا از شما دعوت می کند؛ خیلی وقت ها است که دعوت خاص هم وجود دارد که مثلا حاج ید الله زنگ می زند که حاج آقا می شود این دهه را روستای ما بیایی؟ 

پس به نظرم اولا و بالذات اصلاً منِ طلبه تکلیفی ندارم که بروم خودم را تحمیل کنم به یک پروژه سینمایی و تلویزیونی؛ باید کارگردان و تهیه کننده و مؤلف این نیاز را داشته باشد و اگر این نیاز را بروز داد اینجا است که بر من تکلیف می شود. 

حقیقتاً بنده وقتی تقاضا می کنند، زنگ می زنند، می نویسند و می آیند دنبالم، به لحاظ تکلیفی می روم و الا اگر خودمان برویم و به نحوی خودمان را بر پروژه تحمیل و الصاق کنیم به دلیل عدم نیاز فیلمساز،کم اثر و نتیجتا کم ارزش می شود و خوب کاری که از اول کم ارزش شروع شود غالبا ارزشمند تمام نمی شود؛ در ثانی ما به عنوان طلبه ها در عرصه هنر هزاران کار بر زمین مانده داریم مثل مباحث نظری دین و هنر، تولید الگوی دینی، نگارش فیلم نامه دینی و... که انجام دادن شان به لحاظ تأثیر و نسبتش با عالم طلبگی اولا و بالذات است و باید به آنها بپردازیم و ثانیا و بالعرض به مشاوره و اصلاح، و طرداً للباب به نقد و ارزیابی بپردازیم.

سایت مشاورفیلم: لازم نیست که ما کاری بکنیم که یک فرآیندی به وجود بیاید که این دوستان هم احساس نیاز بکنند و هم به این مشاوره اعتقاد پیدا کنند که در این پروژه باید یک مشاور مذهبی باشد که کار ما در بیاید ویا  بهتر در بیاید؟

آقای اسدی زاده: به نظرم همان طور که قبلا گفتم وظیفه ما طلبه ها اولا این نیست. اگر ما حرفی برای زدن در این رسانه داریم که داریم، و دانش و صنعت سینما را بلد شده ایم که داریم می شویم، خودمان باید بسازیم. این خلق اثر است، در مبحث مشاور مذهبی منِ طلبه مشاورم، مولف و صاحب آن نیستم و تنها نسبت به شأن مشاور مسئولم. به نظرم وقتی فیلمساز مشاوره نمی خواهد ومی گویدکه من مشاور نمی خواهم؛ اجازه بدهید ما به کارهای اصلی تر خودمان در این عرصه بپردازیم او هم به تولید اثرش بپردازد. ما هرگز قوه قضائیه، دادستان، مدعی العموم و نیروی انتظامی هم نیستیم. در حکومت اسلامی اگر فیلمساز خطایی کرد این نهادها موظف به رسیدگی اند در بخش ممیزی هم در ارشاد و تلویزیون مسئولینی داریم که مدام پیگیرند. لذا اساسا ترس از انحراف هم ما را مکلف به این ارائه کردن های بی تقاضا نمی کند.

باید طوری جلو برویم تا کسی که می خواهد در رابطه با طلبه ها فیلم بسازد خودش احساس کند که می روم اینجا و به کارم ارزش افزوده می دهند؛ ولی نگاهم این نیست که باید به این بچه ها، سینمایی ها، تلویزیونی ها بگوییم فلان و فلان کنید؛ می گویم که طلبه ها این کار را بکنید. اگر با شرایطی که عرض کردم ده تا طلبه داشته باشیم فیلمسازها خودشان می آیند با رغبت هم می آیند؛ الان در خانه کی را بزنند!؟ البته الحمدلله شماها خانه ها و جاهایی را راه انداخته اید ولی همه به خوبی واقف هستید که این تلاش های ماجور به هیچ وجه کافی نیست.

میگویم طلبه ها بیایید این کار وظیفه ماست و روی زمین مانده و انجام نشده است؛ بیایید این کار را بکنید و سینما را بشناسید، داستان و سریال را بشناسید؛ یقین دارم که آنها می آیند؛ همین الان هم می آیند؛ همه فیلم ها و سریال هایی که در این فضا ساخته می شود بالاخره یک حجت الاسلام تهش خورده است؛ آخرش نشده فیلمساز رفته در اولین مسجد را زده است؛ یعنی فیلمسازها هم نسبت به فیلم شان نگرانی دارند ولی محصول نه خواست آن هاست نه خواست اینها، چون فرایند درست و طلبگی تعریف نشده است. البته از آن بخش از سینما و تلویزیون هم حرف نمی زنم که بیمار هستند و می خواهند به آخوند ها یا مفاهیم دینی طعنه بزنند، عرض کردم که برخورد با آن کسی هم که می خواهد به طلبگی آسیب بزند باز هم یک مبادی روشن و قانونی دارد، وزارت ارشاد و ممیزی وجود دارد، بعد هم که قوه قضائیه و پلیس. اساساً طلبه ی مشاورِ مذهبی، ممیز و پلیس و قاضی نیست، فقط مشاورِ مذهبی است، و سعی می کند ایرادات کار و محسنات کار را بفهمد و کار را از جایی که هست به جای بهتری برساند.

این فرآیندی که عرض کردم فرآیند برادری و رفاقت است که البته مبتنی بر ایمان و آگاهی است؛ در این فرض اصلاً حتی اگر فیلمساز به حرفت گوش نداد تو جلوی رسانه ها آبرویش را نمی بری، توی خانه گوشش را می پیچانی. و اگر به حرفت گوش داده ولی به هر دلیلی مفهوم از دستش در رفته است نجاتش می دهی و در مسئولیتش شریک می شوی.

حالا اگر در یک مورد هم نشد عیبی ندارد منِ طلبه باید بدانم با این فیلمساز سال ها و پروژه های متعدد کار دارم نباید برای یک اشتباه یا یک خودرأیی این رابطه را از بین ببرم؛ به نظرم حقیقتاً طلبه باید این گونه به کار نگاه کند.

خلاصه این امر محقق نمی شود مگر از طریق اقدام و حرکت درست ما طلبه ها، علی رغم انجام دادن کارهایی که گفتم باید صبوری زیادی هم بکنیم نه به دلایل پیش گفته بلکه به خاطر سابقه هم نشینی تاریخی کارشناسان مذهبی و اهالی سینما تاکنون.

بگذارید توضیح بدهم اساساً غالب بچه های سینما و تلویزیون از ما می ترسند، چون بیشتر وقت هایی که به ما رسیدند در موضع نقد و توبیخ بوده ایم؛ آقا فیلمت بد است، آقا شما که معارف را بلد نبودید چرا ورود می کنید و... ضمنا این ها را یواشکی و برادرانه نگفته ایم گاهی در اینترنت و مجلس و ملأ عام فریاد زده ایم؛ به نظرم اصلاً این ها طلبگی نیست.

سیر تاریخی را شما در نظر بگیرید مثلا در سریال های ماه مبارک این بچه های تلویزیون مفاهیم مذهبی را کار می کردند، گاهی اشتباه هم کردند ولی ماه مبارک یک تعداد فیلم می ساختند و مردم را به یاد قیامت می انداختند، یاد توبه و معاد می انداختند. به نظرم نحوه تعامل ما منجر شد به اینکه چند سال است که برگشته اند و به قول خودشان کار کم دردسر می سازند، ملودرام عاشقانه،کمدی و... هرچه که از حوزه دین دورتر کم دردسرتر. کار به جایی رسیده که یک سینماگرِ باسواد که می تواند در نظریه پردازی سینمای دینی کمک کارمان باشد در یک برنامه تلویزیونی از این نظریه دفاع می کند که سینما ظرفِ نشان دادن اهل بیت(ع) نیست! و یقین دارم که این نظر مبتنی برمبانی دقیق نیست اما متکی بر تجربه های انجام شده تا کنون است. البته موضعِ من در این گفتگو طلبگی است نه سینمایی و تلویزیونی. من دارم برای خودمان نسخه می پیچم، گناه و نقصان دیگران را که بارها گفته و می گویند.


سایت مشاورفیلم: اگر سوال را کمی مصداقی تر مطرح  کنیم، به نظرم خوب است این مسئله را بحث کنیم که افراد و مراکز و موسسات حوزوی که چنین مسئولیت هایی را به عهده داشته اند چه اندازه با تعریف مطلوب قرابت دارند؟

آقای اسدی زاده: همان طور که عرض کردم سابقه هم نشینی طلبه ها و فیلمسازان غالبا حول محور نقد بوده و این سابقه نیز منجر به فاصله بیشتر شده است. به نظرم شأن نقد با توجه به شناخت ما از این عرصه فقط طردا للباب است. ضمن این که در نقد هم لازم است مبانی طلبگی حفظ شود. ما در حوزه یاد گرفته ایم که آبروی مومن از خونش محترم تر است و یادگرفته ایم که عیب دیگران در خفا و خصوصی مطرح کنیم اما متاسفانه سابقه غالبی نقدهای سینمایی و تلویزیونی این گونه نیست. هر کس با هر سطح شناختی با هر رسانه ممکنی احساس تکلیف کرده و به اثر یا صاحب اثر آنگونه که می پنداشته تاخته است که به نظرم هیچ کدام از این رویه ها طلبگی نیست.

حرفم این است که در عالم رسانه ای کاری که برای ما طلبه ها روی زمین مانده است اولا و بالذات شناخت و تولید رسانه ای است؛ ما درتعریف ملا می خواندیم،کسی است که اولویت ها را تشخیص بدهد؛ خوبتر را از خوب تشخیص بدهد، کسی که خوب را از بد تشخیص بدهد که ملا نیست او عاقل است است؛ عرضم این است که این مراکز و افراد برایشان اولا بر اساس اولویت ها نقد، شأن آخری دارد ولی بیشترین کاری که انجام داده اند نقد است و ثانیا این نقد را هم مبتنی بر یک دانش رسانه ای و طلبگی انجام نداده اند. نگاه کنید به غالب ادبیات نقدها که فارغ از عدم ابتناء آنها به مبانی درست، مملو است از ظن و گمان غلط نسبت به فیلم و فیلمساز و العیاذ بالله گاهی غیبت و تهمت های ناروا!

ببینید این که بی مبنایی در نقد در سینمای ایران به یک هنجار تبدیل شده نباید منِ طلبه را غافل کند ما یاد گرفته ایم که اول موضوع را بشناسیم و سپس با توجه به مبانی درباره آن موضوع سخن بگوئیم. این یک مدرسه فکری است که در عالم سینما هم باید از آن تبعیت کنیم. 

بگذارید چند مثال عرض کنم؛ اخیراًجمعی از دوستانِ جوان قصد قربت کرده بودند که نقد کنند یک سریالی را و بنده را هم دعوت کرده بودند؛ از این بچه ها دوتا سئوال کردم اول اینکه چند قسمت سریال پخش شده گفتند: سیزده قسمت پرسیدم چه کسی سیزده قسمت را دیده؟ جالب است هیچ کس سیزده قسمت را ندیده بود، بهترینشان ده قسمت را دیده بود، بعد دومین سئوال را کردم، چه کسی در چیزهایی که نوشته یک حُسن نوشته؟ باز هم فقط یک نفر. بعد حالا چیزهایی که نوشته بودند را بحث کردیم مثلا این که می گویی فلان شخصیت چرا سیگار دستش است و چرا کراوات زده است دقت کرده ای که این کاراکتر بَدمن ماجرا و ساواکی است و باید بد بودنش را مخاطب باور کند!؟ و سایر این موارد که در نوشته ها بود یکی یکی بحث کردیم و روشن شد خیلی هایش لازم است به محک دانش ما از درام، سنجیده شود. و روشن شد که آن بخشی که درست هم هست لازم نیست منتشر شود و باید یواشکی به گوش فیلمساز برسانیم. یا چند وقت قبل یک جمعی جلوی صدا و سیما تحصن کرده بودند برای عدم اکران فیلم رستاخیز و داشتند شعار می دادند، من از ماشین پیاده شدم و به برادر جوانی که پلاکارد دستش بود گفتم که تو فیلم را دیده ای؟ گفت: نه شنیده ام! گفتم می دانی فیلم را کی ساخته؟ گفت آقای درویشی گفتم بله روی پلاکارد تو هم نوشته درویشی حیا کن. آمده ام جلو که به تو بگویم اسم این آدم درویشی نیست! این برخوردهای عجولانه و غالبا جاهلانه البته طلبگی نیست.

خوب است به رفتار مرحوم امام(ره) که متکی بر مبانی است نگاه کنیم، ایشان بر اساس مبانی آن فتوای معروف حلیت درباره سریال پائیز صحرا را دارند و هم فتوای اعدام را برای توهین به حضرت زهرا(س) در رادیو و هر دو فعل صد در صد طلبگی و با شناخت موضوع و مبانی تعریف می شود.

به نظرم این فضای نقدی که در بین افراد و موسسات تا کنون رایج بوده البته ناخواسته بوده است من خودم در این فضا جلسه گرفته ام و حرف زده ام ولی این فضای ناخواسته منجر شده به اینکه ما از آن چیزی که مد نظرمان بوده فرسنگ ها از آن فاصله بگیریم.

سایت مشاورفیلم: با توجه به مشاوره هایی که برای برنامه های مختلف داشتید، حضور و فایده مشاور را در این مصادیق و تجربه های انجام شده توضیح دهید.

آقای اسدی زاده: فایده ما را اجازه بدهید بچه های سینما و تلویزیون بگویند؛ اگر من بگویم انگار که من ملا هستم و آن ها یاد گرفتند در حالی که این یادگیری ها طرفینی بوده و بنده گاهی نگاه هایم اصلاح شده.

مسئله این است که اگر کار کنیم تأثیرات فراوان دارد؛ از دیالوگ و سکانس و شخصیت گرفته تا قسمت و حتی کل اثر. مثلا کاری تدوین شده بوده و من به عنوان یک طلبه از فیلمساز خواسته ام به خاطر فلان مصلحت فیلم را توزیع نکند و او هم این کار را کرده است توقع تأثیر از این بیشتر که نداریم؛ این هم محقق شده است.

سایت مشاورفیلم: برای درک این تأثیر از سریال پرده نشین مثال بزنید. شما سر پروژه پرده نشین از اول حضور داشتید؟

آقای اسدی زاده: پرده نشین را از اول بوده ام. دوستان این پروژه همه حرف های من را در همه مراحل کار از فیلمنامه تا تدوین شنیدند و به اکثریت آن ها هم عمل کردند والبته خدا را شکر که به برخی هایش عمل نکردند(خنده)

ببینید این که شما می فرمائید چقدر به حرف شما گوش کرده اند را اساسا سوال درستی در باب مشاوره مذهبی سریال نمی دانم ما برادرانه به هم کمک طرفینی می کنیم و اثر و دانش ما هم در این فرایند ارتقاء می یابد. ببینید بعد از پخش سریال پرده نشین رفتم حرم حضرت معصومه(س)از خدا تشکر کردم که کارگردان در برخی جاها به حرف من گوش نداده است؛ یعنی مثلاً من صد مطلب به ایشان می گفتم و ایشان بیشترش را انجام می داد ولی ده تایش را انجام نمی داد؛ حالا من خدا را برای آن بخشی که گوش نکرده بود شکر می کردم می دانید چرا؟ چون عقبه و دانش او از درام بیشتر از بنده بود و واقعیت آن فضا را بهتر می دانست؛ اگر آن کارهایی که من می گفتم همه را انجام می داد دیگر فیلم جذاب نبود، به لحاظ مفهومی شاید فیلم خوب تر و درست تری بود ولی مردم نمی دیدند و اگر مردم نمی دیدند اساسا برای چه ساخته شده بود!؟

البته باید بگویم در فیلمنامه گفتگوهای مفصلی کردیم و موثر بود در ضبط یکی از دوستان طلبه دائما حضور داشت و مباحثش شنیده می شد و من هم متناوب می رفتم. آقای شعیبی در تکنیک و محتوا حقیقتا سنگ تمام می گذاشت. در فینال آقای رضوی می گفتند تا حاج آقا ندیده و تأیید نکرده اند نهایی نیست. مثلا در مرحله تدوین چون می دانستم چقدر زحمت کشیده اند و می دانستم چقدر گرفتاری دارد برای خودم خیلی سنگین بود مواردی را طرح کنم اما اینقدر آقای رضوی و شعیبی و غالب دوستان پروژه بزرگوارانه برخورد می کردند که بنده چیزی را از قلم نیانداختم مثلا برای تصحیح قرائت کلمات عربی بازیگران را خواستند و هرجا که لازم بود دوباره صداگزاری کردند و... ببینید گفتن اینها راحت است ولی در عمل است که متوجه می شوید چه تلاش و جهادی می کنند.

و یا تمام بازیگرانی که با من بودند در طلا و مس و پرده نشین و جاهای دیگر، نشده با این بزرگواران حرف بزنیم و بگویند که نه من این کار را نمی کنم و به نسبتی که من وقت گذاشتم و بلد بودم موثر واقع شده. آقای برق نورد دیالوگ های سخت عربی را بارها و بارها تمرین می کرد تلفنی و اینترنتی و حضوری کار می کردیم و خدا می داند تقاضا از سمت این بزرگوار بود نه تحمیل ما و البته ببینید نتیجه عالی را.

آقای اسدیان وقتی به قم تشریف آوردند دنبال بازیگری بودند برای نقش سیدرضا. توجه کنید که یک فیلمساز چقدر می تواند متعهد باشد. ایشان می گفت که من نمی خواهم یک سوپر استار نقش طلبه را بازی کند، یکی باشد که یک مقدار در این فضا باشد، اصلاً بیایید و یک نسخه اصل پیدا کنید تا اثر درست برگزار شود. تشریف آوردند قم که با هم بگردیم و یک نسخه اصل پیدا کنیم و بعد خدا یک رفاقت و برادری بین ما ایجاد کرد که ایشان اینقدر به ما لطف داشتند شرمنده می شدیم؛ به ما فیلم نامه دادند و مفصل بنده و برخی دوستان طلبه با ایشان و آقایان محمدی گفتگو کردیم ، سر صحنه هم هر وقت من رفتم ایشان نکته هایی را که گفتم شنیدند؛ خیلی وقت ها من خودم حیا می کردم به هر حال دانش سینمایی من در حد شاگردی ایشان هم نیست ولی باز به حرف هایم توجه می کردند.

در سایر جاها هم به یاد ندارم  مطلبی را دوستان فیلمساز توجه نکنند و ثمره این را هم آن ها دیدند هم ما. وقتی که این کارها در می آید خدا می داند نتیجه اثر بیشتر و بهتر از تصور من بوده و البته من ِطلبه در این حوزه یک مرحله جلو رفته ام. به نظرم با لطف خدا کارها به واسطه این تعامل، واقعی تر شده و ما غالبا برای رئالیسم کار کوشیدیم نه در مبانی کار. همه این بچه های فیلم ساز باهوش هستند و مبانی را برای اهداف پاک و درستی تدوین کرده اند و ما غالبا در چگونگی تصویر جزئیات متمرکز شده ایم.

سایت مشاورفیلم: اگر صلاح میدانید کمی جزئی تر موارد را تبیین کنید.

آقای اسدی زاده: باید در جزئیات به سختی ها اشاره کنم و بعد به نظرات تا فاصله نقد و مشاوره هم تبیین شود. من رفتم سر پروژه پرده نشین به قدری سرد بود که بچه های لباس رفتند برای من از انبارِ لباس، کت آوردند. حالا داشتند تصویر وضو گرفتن را می گرفتند، آقای دستیار می گفت برداشت 21! گفتم 21؟ دستیار گفت بله تا 30 هم می رود.

در شب در هوای سرد بچه ها وضو می گرفتند و نباید بدنشان گرم می بود چون نباید بخار می کرد، این ها پیراهن تابستانی می پوشیدند قبل از ضبط می لرزیدند و وقت ضبط نباید می لرزیدند و تازه برداشت21! حالا وقتی ببینی یک جای دیگر این کار ایرادکی هم دارد، مبانی طلبگی می گویدکه این ایراد نباید به این عمل بچسبد، این عمل مخلصانه بود، این عمل نه برای خدا که خیلی وقت ها برای خداست، که لا اقل الکاد لعیاله بود. بابا این آدم داشت قدر کار معدن زحمت می کشید؛ از سختی کار هر چه بگویم تا وقتی سر پروژه نرفته اید درک نمی کنید. وقتی می روم سر ضبط بیشتر مواقع خجالت می کشم که این آدم ها برای بیان حرفی که وظیفه ما است اینقدر زحمت می کشند و برخی از دوستان مثلا منتقد درباره شان این قضاوت های جاهلانه دارند.

حرف پرده نشین حرف اولا و بالذات دغدغه آن ها است یا ما!؟ وظیفه من را او دارد انجام می دهد حالا از من خواسته کمکش کنم. حالا منِ مشاور مذهبی رفتم و این کار را کردم؛ آقایان منتقدین، از من حسین اسدی و آن فیلمساز که تجربه های اولمان در این وادی است چه توقعی دارید!؟ ای اهل انصاف صبر کنید من تضمین می دهم پنجاهمین کارمان نتیجه حداکثری می دهد ولی این جماعت با برخوردهای عجولانه و ناآگاهانه شان فیلمسازان را دلسرد می کنندو ما را شرمنده!

این بچه ها که اینقدر آزادانه درباره این بچه ها صحبت می کنند آیا تصور می کنند که برداشت سی ام این کار در آمده است؟ حالا یادم است که در طلاومس آقای اسعدیان می خواست دیالوگ کوتاه یک بازیگر را بگیرد خدا شاهد است پانزده بار این یک جمله را گرفت تا دربیاید؛ این خاطره برای من همیشه درس آموز بوده، قابلمه ای در فیلم است، می خواستند جوشیدن قابلمه را بگیرند، اینسرت بود، حدود چهار ساعت طول کشید نور بدهند، صحنه را آماده کنند و آن را بگیرند. بعد آقایی می گوید کل پروژه اسرائیلی است؛ این رفتارهای ناآگاهانه یا معاندانه دیگر نمی گذارد که منِ طلبه و آن فیلمساز وارد تاثیر و تاثر بشویم. به قول سینمایی ها با کات درست نمی شود، دیزالو بردار هم نیست، این فید به سیاهی است.

در مورد رستاخیز هم غالب این چیزها اتفاق افتاده است. بعد از حذف فیلم از اکران، از طرف یکی از علما به من زنگ زدند که صلاح است چه موضعی بگیریم؟ گفتم خواهش می کنم موضع نگیرید، آدم زده که زدن نمی خواهد. آقای درویش را که همه زده اند شما دیگر چیزی نفرمائید. چه لزومی دارد ؛ اگر قرار بود که محقق بشود که جلویش را به گونه ای گرفته اند که با مجوز حضرتعالی حل نمی شود و البته شما هم داعیه مجوز دادن ندارید. اگر هم قرار است که محقق نشود هم که نشده شما بر این تنور ندمید. والحمد لله ایشان پذیرفتند که بیانیه تحریم ثمره معتدبه ندارد و سکوت کردند. طردا للباب عرض کنم دوستان طلبه وقتی مطلبی درباره فیلم به نظرشان می رسد اگر از سایر دوستان شان که در این وادی تطوری دارند مراجعه کنند اکثر مشکلات حوزه نقد که متذکر شدم اصلا به وجود نمی آید.