بسمه تعالیٰ

 

سایت مشاور فیلم: بسم الله الرحمن الرحیم

ممنون از این که دعوت ما رو پذیرفتید و لطف کردید تشریف آوردید.

حجةالاسلام یوسف زاده: خواهش می کنم.

سایت مشاور فیلم: بحث مشاوره بحث جدیدی نیست. توی جریان علم و همچنین و خصوصاً تو جریان های تربیتی، سابقه ی عمل شده ی زیادی هم داره و تدوین علمی هم داره. اصولاً  زندگی انسان خالی از این بحث نیست اما در عرصه ی رسانه و سینما این بحث به صورت تدوین علمی جا افتاده نیست، یا لااقل درک ما اینطوریه. ما نیازمند ادبیات علمی برای بحث مشاوره در عرصه ی سینما هستیم؛ چه برای اونایی که این طرف مشاوره هستند، چه اونایی که اون طرف مشاوره هستند. این ادبیات علمی بخشی از اون نیازهای ضروری هست که برای این که مشاوره تبدیل به یک رویه و تبدیل به یک ضرورت درک شده باشه، بهش نیازمندیم. از این منظر پرسش نامه ی طولانی که ملاحظه فرمودید طراحی شده که به صورت مستمر بناست که خدمت دوستان مختلف باشیم، بخش های مختلف پرسش نامه رو خدمتشون عرضه بکنیم و بیانات حضرات رو استفاده کنیم. إن شاءالله که مجموعه ی مغتنم و مفیدی خواهد شد. بخشی رو که بنا بود خدمت شما باشیم بخش حوزه های تمحض های علمی لازم برای مشاوره بود. شاید بد نباشه من به صورت خلاصه فهرست این بخش های مختلف رو عرض کنم. بخش مفهوم شناسی مشاوره هست، بخش ضرورت مشاوره هست، بخش اصول سیاست هایی که در مشاوره باید مدنظر باشه و همین بخش تمحض های علمی لازم برای مشاوره و بخش محیط و زمینه های مشاوره که در اینجا پذیرش ها و واکنش ها و همچنین انحای مشاوره، فرصت ها و محدودیت های اون ها برای ما پررنگ تر هستند. اینجا مشاوره هم که می گیم اینو تعریف می کنیم قبل از شروع صحبتمون: منظور از مشاوره، مشاوره ی دینی برای فیلم، فیلم نامه و رسانه هستش. در خدمت شما هستیم اگر مقدمتاً بحثی دارید بفرماید

حجةالاسلام یوسف زاده: بسم الله الرحمن الرحیم

این نکته قابل توجهه که من فرضم بر اینه که من چیزی رو که بلدم بگم. حالا بر اساس این فرض من نکته ای اگر به ذهنم رسید عرض می کنم إن شاءالله در جمع، اون نکات یه جایی شکل بگیره و کارآمد باشه؛ یعنی این دقت های عقلی که جناب آقای حسنی می گه خوب گوش بدم که ببینم چی شد. در خدمتم

سایت مشاور فیلم: بزرگوارید، بحث اول این صحبت است که خب طبیعیه که مشاور دینی حتماً معارف دینی رو باید مسلط باشه؛ اما این هم بدیهیه که هر عالم دینی نمی تونه مشاور دینی برای فیلم باشه و رسانه. یه طرف بحث اینه که ما بگیم که این باید رسانه رو بشناسه، فیلم رو بشناسه، فیلم نامه رو بشناسه نمی دونم نور رو بشناسه، دوربین رو، قاب رو، اینا رو بشناسه. یه طرف بحث اینه که این آدم باید قابلیت تبدیل آموزه های دینی به مفاهیم در حوزه ی رسانه رو داشته باشه. این آدم باید بتونه رابطه ی بین معقول و محسوس رو و از محسوس به معقول رو درک بکنه. یک عالم دینی که در مرتبه ای معقول رو و معقولات رو به خوبی درک کرده، اما نمی تونه اینو تبدیل به محسوسات بکنه، به نظر می آد که این توانایی مشاوره دادن برای یک فیلم رو نداشته باشه. یا یک عالمی که معقولات رو به خوبی درک کرده اما نمی تونه تصویرسازی بکنه از این معقولات، به نظر می آد که یک همچین عالمی هم این توانایی رو نداشته باشه که این مشاوره رو انجام بده. یافتن ما به ازاء بصری برای معقولات، محسوس کردن این ها، فهم نمادها، نمادهایی که می توانند این معقولات رو ارائه بدهند، این ها از لوازم علمی یک مشاور هستش. حالا شما همین رو اگر قبول دارید بیشتر تبیین بفرماید، اگر قبول ندارید باز تبیین بفرماید و اگر مسائل دیگه ای غیر از این دارید اضافه کنید، اینا فقط یه مثال بودن، یعنی معلوم نیست که حصر به اینا باشه. اگر این رو گسترش می دید یا مثال های دیگه ای دارید، حوزه های دیگه ای دارید، باز بفرماید.

حجةالاسلام یوسف زاده: بسم الله الرحمن الرحیم

امیدوارم بتونم کمک کنم برای این کار. چون گاهی وقت ها این سؤالات به گونه ای طراحی شده که جواب توش هست، گزینه ایه. من فکر می کنم به زبان خودم، اولاً در مورد من مشاوره ی فیلم نامه خصوص سینماست، سینمای داستانی صحبت می کنم چون تجربه ای توی غیر از این ندارم

 

سایت مشاور فیلم: تمحض ما هم بیشتر در همین حوزه است

 

حجةالاسلام یوسف زاده: آره و مشاوره ی فیلم نامه بیشتر برای کارگردان. چون تجربه ی بیشتر از اینم ندارم؛ یعنی این که شناخت اینکه چگونه متن تبدیل به کار تصویری بشه، این شناختِ لازم رو ندارم همون توی محدوده ی کمک به فیلم نامه نویس و از مرحله ی فیلم نامه به ساخت، تا حدودی در اون چیزی که داستان فیلم گفته می شه نه بیش از اون. در این زمینه من تصور می کنم که خب همین طور که فرمودید مشاور ابتداءً باید اون معارف رو بلد باشه؛ نه در حد تخصصی، بلکه در این حد که إذا شاء هنگامی که بخواد بتونه مراجعه کنه و از متخصصین بگیره و منتقل کنه مثلاً ممکنه در واقع یک بحث، مثلاً همین توی سریال هایی که در باب برزخ ساخته می شد این شخص خودش خیلی وارد نباشه که مثلاً جزئیات رو بلد باشه. ولی باید اصطلاح رو، اصطلاح علما رو بلد باشه، اصطلاح این فن رو بلد باشه تا موقعی که بحث های آخرتی مطرح می شه، بحث های برزخی مطرح می شه، اونو تبدیل بکنه به مفاهیمی که این فیلم ساز بتونه بفهمه. مثلاً بحث «عالَمِ مثال» رو باید بتونه تنزل بده یه جوری بگه که این شخص دانشگاهی بفهمه. عالمِ مثال چیه؟ اینو باید بتونه منتقل کنه. اولاً باید خودش بفهمه، بعد باید بتونه منتقل کنه. اینی که خودش بفهمه نه این که خودش مستنبط باشه. بلکه مثلاً بفهمه که نظر قرآنی در این زمینه چیه؟، می تونه مثلاً به کتب آقای جوادی مراجعه کنه و از اونجا دریافت کنه. پس مشاور در این زمینه توقعی که ازش می ره اینه که بتونه اون معانی رو منتقل کنه. ثانیاً مشاور باید بتونه مثلاً در فیلم نامه، باید بتونه خوانش درستی از فیلم داشته باشه. اولاً باید بتونه روند رو بفهمه، روند یک فیلم نامه رو. چرا بتونه بفهمه؟ که اگر در این روند خطایی اتفاق افتاده و این خطا الآن خودشو در فیلم نامه داره نشون می ده، اینو بتونه بفهمه. بگه که مثلاً شما به این جهت این کار رو از کار در نیاوردید که حس لازم رو ندارید مثلاً. شما اون اعتقاد لازم رو ندارید، آگاهی لازم رو ندارید. این توی روند می تونه اشکال کنه. پس باید شناخت داشته باشه؛ و بتونه تا حدودی منتقد خوبی نسبت به متن باشه. چه جور؟ لایه های پنهان متن رو باید بتونه بفهمه. نه این که موقعی که فیلم شد و داره منتشر می شه و داره پخش می شه، حالا بزنه تو سرش بگه اِی وای؟! این معنا بود و من نفهمیدم! این باید توی متنی که هنوز تصویر نشده، از توی متن بتونه بفهمه که این متن چه خواهد شد و چه معانی مطابقی داره و چه معانی ضمنی داره و چه برداشت هایی ممکنه از این بشه، تمام این ها رو بتونه بفهمه، بر اساس این بتونه بگه به کارگردان که کارِت درسته یا کارت غلطه؛ یعنی اگر قرار اشتباهی بعداً رخ بده الآن باید بتونه جلوشو بگیره. به نوعی باید مثلاً در فیلم ها، فیلم نامه ها باید بتونه به طور مثال مبانی متن رو بتونه استنباط بکنه، این بر چه مبنایی داره متن کار می کنه. اگر متن رو تونست درست درک کنه و اون معارف رو تونست به دست بیاره یک، و اون معارف رو بتونه منتقل کنه به این فیلم ساز، به زبان فیلم دو، سه اینه که این متن رو بتونه به خوبی تحلیل کنه، معانی مطابقی، ضمنی رو اینارو درک کنه که این چه اتفاقی خواهد افتاد. اون موقع به فیلم ساز می گه راهت درسته، راهت غلطه، اشتباه رفتی، درست رفتی و بتونه امضا کنه پای کار رو.

سایت مشاور فیلم: یه نکته ای که فرمودید إذا شاء، اونوقت بتونه مراجعه کنه و درک کنه، خب یه سؤالی اینجا مطرح می شه که اینجا توی حوزه ی موضوعی کاملاً جدید داره وارد می شه؛ یعنی ما تو حوزه ی علمی دینی مون تابه حال چیزی به نام سینما یا فیلم نامه نداشتیم. جسته گریخته داستان داشتیم؛ اما تو حوزه ی علمی و دانشی نداشتیم؛ یعنی درسته داستان های سعدی، داستان های پخته و فرم دار و شکل داری هستند اما علم داستان نویسی ما نه از سعدی سراغ داریم نه کسان دیگری ، علمی به صورتی که تو حوزه ی دانشی باشد. چرا، مثلاً شاید به صورت آحادی فردی یک چیزی نوشته شده باشه. ولی وارد حوزه ی دانشی به اون معنایی که یک دانش باشد نشده؛ بنابراین این حوزه، یک حوزه ی جدیده. خب این عالم دین وقتی می خواد وارد این حوزه بشه، فرمایش شما کاملاً درسته. همه ی مسائل رو نمی دونه. چون حوزه ی جدیده، إذا شاء بتونه بره اجتهاد کنه و دربیاره؛ اما این إذا شاء زمانی حاصل می شود که یک پیشینه های معرفتی باشد، این إذا شاء معنیش اینه که یک پیشینه های معرفتی رو این حتماً باید داشته باشه. سؤال اینه که این پیشینه های معرفتی چی هستند؟ چه کسی...

حجةالاسلام یوسف زاده: البته من إذا شاء رو در حوزه ی خود معارف محض دینی گفتم، نه در معارف تحلیل فیلم. در تحلیل فیلم و روایت نه. در تحلیل فیلم و روایت این... در واقع این دینی نیست من به نظرم. این تحلیل فیلم و روایت مثل بحث های نشانه شناسی که بحث می کنن، همون بحث های سکولاریست که ما از سینما سراغ داریم. این بحث ها در این حدوده. این بحث ها، بحث هایی است که باید تسلط کافی بر فیلم نامه و سینما و بر این هنر خاص که داره وارد می شه و مشاوره در این داشته باشه. اینو باید داشته باشه، نه من می گم به عنوان یک مشاور دینی، نیازی نیست که مجتهد باشه؛ بلکه باید آشنا باشه به معارف دینی که اگر خواست بگه قرآن در این زمینه چی می گه بتونه مراجعه کنه به آقای جوادی، آقای مصباح، آقای فلانی.

سایت مشاور فیلم: این بتونه که می فرمایید، یعنی یک پیشینه های معرفتی قبلش باید داشته باشه.

حجةالاسلام یوسف زاده: هست.

سایت مشاور فیلم: هست. این پیشینه های معرفتی رو شما بیشتر تو کجا می بینی؟ یعنی ببینید ممکنه یک نفر بگه که چیزی که بسیار مهمه برای این که شما بتونی، یک مشاور بتواند بین سینما، فیلم نامه و این مباحث و بین معارف دینی سیر بکند، در رفت وبرگشت باشد و این سفرها رو مدام انجام بده، باید معقولاتش خیلی قوی باشه. مثلاً فلسفه رو باید خیلی عالی بلد باشه. ممکنه یه نفر بگه که نه. مثلاً به اعتبار این که این ها درونیات هنره، باید از درون بجوشه یا مانند این حرف ها، باید شهود و عرفانش خیلی بالا باشه. ممکنه یه نفر بگه که نه، باید اتصال به وحیِ ش، قرآنش، تفسیرش، اینا زیاد باشه؛ یعنی یک پیشینه هایی معرفتی قبلاً این باید به وفور داشته باشه. بعد حالا بیاد تو این موضوع که تو این موضوعی که می خواد وارد بشه، تو این موضوع به اصطلاح بتونه اجتهاد رو انجام بده وگرنه به فرمایش شما توقع نداریم الآن مسلط باشه، تو این موضوعی که جدیده توقع نداریم الآن مسلط باشه. ولی می دانیم که با رفت وبرگشت به معلوماتش می تونه. حالا در واقع لبِّ سؤال اینه: شما توصیه می کنید به یک همچین آدمی به هرحال حتماً فلسفه رو باید بلد باشه، حتماً از عرفان باید بلد باشه، حتماً تفسیر باید بلد باشه، روایت بلد باشه، اخلاق بلد باشه، ولی توصیه می کنید کجا مبنایی تره؟ که باید درست...

حجةالاسلام یوسف زاده: من به نظرم به این جهت که این طرف چون مشاور باید سنجش درستی از این طرف داشته باشه، یک. دوماً اون چیزی که بیش از هر چیزی از اون معارف منتقل می شه به یک کار فیلم نامه و یک کار سینما، اون هستی شناسی و اخلاق هست و اون نظام هستی شناسی و اون نظام اخلاقی هست، لذا فلسفه مناسب تره؛ یعنی مبنایی تره. یعنی موقعی که مراجعه می کنه باید بفهمه که این با مبانی جهان شناختی دینی، با رویکرد فلسفی مغایرت داره یا نه؟ لذا من فکر می کنم که کسی که فلسفه بلد باشه، این نزدیک تره به اجتهاد مورد نظر برای مشاوره. چون اون چیزی که توی فیلم بیشتر ارائه می شه، فقه نیست. اون چیزی که توی فیلم ارائه می شه، یک جهان برساخته ای است. یک جهانی می سازیم مطابق جهان هستی، ما یه جهان داستانی می سازیم که این جهان داستانی، مبانی فکری داره. برای ساخت این جهان داستانی، ما یه مبانی فکری داریم؛ یعنی مبانی هستی شناختی و مبانی اخلاقی داریم تا این جهان داستانی رو بسازیم، تا اون داستان در این جهان داستانی، جریان پیدا کنه. لذا کسی که جهان هستی شناختی دینی رو بهتر درک می کنه، یعنی کسی که به فلسفه آشناتره، من نمیگم فیلسوف، کسی که به فلسفه آشناتره،این بهتر می تونه کمک کنه.

سایت مشاور فیلم: در واقع لازمه ی فرمایش شما این می شه: کسی که می خواهد از دین به طرف سینما هجرتی داشته باشه و اونجا برای سینما تولید علم بکند از منظر دین، این حتماً نیازمند فلسفه هستش. برای این که اون هستی رو بتونه درک کنه، یعنی من این جور برداشت کردم، برای این که تبیین و تصویر این هستی، یعنی هستی جهان سینما و فیلم، این با فلسفه امکان پذیره و لذا مقدم هستش.

حجةالاسلام یوسف زاده: کما این که اینطور میگویند که بین این دوتا، اون چیزی که واسطه می شه، فلسفه ی هنره. البته این حرف محل اشکال است.

سایت مشاور فیلم: به تعبیر یکی از دوستان، دیگه فلسفه ی هنر رو تعبیر نمی کنه، حکمت هنر تعبیر می کنه. نتیجه ی کاربردی این فرمایش شما برای ما این می تونه باشه: ما در کنار فعالیتی که مشاوران می خوان انجام بدن، اگر بخواهیم خدماتی داشته باشیم، خدمات علمی؛ ما بر تفلسف و درک فلسفی دوستان باید بیشتر همت کنیم.

حجةالاسلام یوسف زاده: بله درسته.

سایت مشاور فیلم: اگر شما می فرمودید که این آشنایی با قرآنش باید بیشتر باشه، شما می فرمودید که... یعنی حوزه های دیگه ای رو می فرمودید، نتیجه ی عملی برای ما این می شد که ما تو اون حوزه ها خدمات بیشتری برای مثلاً مشاوران ارائه بدیم. چون عرض کردیم اول، ادبیات مشاوره بخواد تولید بشه به این خدمات احتیاج داریم.

= ببخشید من یک سؤالی به ذهنم می رسه. الآن یعنی مهم ترین خصیصه رو فلسفه می دونید؟ قبل از اخلاق؟ که من می گم اصلاً مشاوره شکل نمی گیره، اگه اخلاق نباشه.

حجةالاسلام یوسف زاده: یعنی چی؟

سایت مشاور فیلم: ببین. صحبت از مهم ترین نبود، صحبت از اول ترین بود.

حجةالاسلام یوسف زاده: نه نه. در مقام تعامل نه. شما شاید در مقام تعامل رو می گید. در مقام شناخت که این بتواند کمک کند. حالا این که موقعی که می خواد تعامل کنه، باید چگونه تعامل کنه، این یک کار عملیه. این که نیاز به اخلاق داره، نیاز به تعامل داره. ولی در مقام شناخت که اون حوزه رو بشناسه، این حوزه رو بشناسه، الآن به این فیلم ساز بگه که کجا داری اشتباه می کنی، کجا داری درست می ری. اول ترین به قول ایشون، یعنی اولویت ترین فلسفه است نه این که بقیه نیازی نیست.

سایت مشاور فیلم: من برداشتم رو، البته برداشت تحلیلی از فرمایش شما، می خوام ببینید اگر درسته، تأیید بفرمایید، یا غلطه تبیین بفرماید. من فکر می کنم جناب آقای یوسف زاده صحبتشون اینه که برای این که مراجعه کنید، یک مشاور مراجعه بکنه به فیلم ساز و به فیلم ساز از اعتقادات، از احکام، از اخلاق و هر چیزی که محتوای دینی هست ارائه بده، این اول نیازمندفلسفه است یعنی از بعد پیشینه ی معرفتی، یعنی این که، نیازمنده از دریچه ی فلسفه واردش بشه. این باید یک فیلسوف باشه و تفلسف بتونه بکنه، چون باید اول اون جهان رو بشناسه. هستی اون جهان رو بتونه تحلیل بکنه. وقتی هستی این جهان رو تونست تحلیل کنه، مراجعه می کنه بعد از این ممکنه نظر ایشون باشه که باید با اخلاق مراجعه کنه یا ممکنه نظرشون باشه که باید با فقه مراجعه کنه، یا با عقاید مراجعه کنه یا با هر چیزی. این مطلب بعدیه همین... .

حجةالاسلام یوسف زاده: بله حالا این نکته رو هم اضافه کنیم حالا که من چون تازه با در واقع با بحث های صدرا مواجه شدم، من به نظرم که توی فلسفه ی صدرا پتانسیل خیلی خیلی خوبی هست برا این زمینه. چرا؟ چون صدرا خودش سر سفره ی دیگران نشسته، سر سفره ی قرآن، عترت، عرفان، نشسته و سعی کرده اونا رو... اگه درست بگم. سعی کرده اونا رو حذف کنه و در یک دستگاه فلسفی و یک دستگاه جهان شناختی جمع کنه، به این جهت این دستگاه فکری خیلی می تونه کمک کنه به مشاور که مشاوره بده و علاوه بر مشاوره حالا پرانتز باز علاوه بر مشاوره خیلی این دستگاه فکری برای تبیین هنر دینی، پتانسیل داره. پرانتز بسته.

من تصور می کنم که مشاور ابتداءً باید اون معارف رو بلد باشه؛ اصطلاح علما رو بلد باشه، اصطلاح این فن رو بلد باشه تا موقعی که بحث ها مطرح می شه، اونو تبدیل بکنه به مفاهیمی که این فیلم ساز بتونه بفهمه. مثلاً بحث «عالَمِ مثال» رو باید بتونه تنزل بده یه جوری بگه که این شخص دانشگاهی بفهمه. «عالَمِ مثال» چیه؟ اینو باید بتونه منتقل کنه. اولاً باید خودش بفهمه، بعد باید بتونه منتقل کنه.

سایت مشاور فیلم: بریم به بحث بعدی مون. یه صحبتی که تو این عرصه وجود داره، ما توی مصاحبه ی قبلی هم که داشتیم، به خوبی به این مسئله اشاره شد، که همین جا خوبه ارجاع بدیم به اون مصاحبه. یه تفاوت ریزی بین کارشناس و مشاور وجود داره. کارشناس اطلاعات رو ارائه می ده، می تونه در مسئله ی پزشکی، یه کارشناس پزشکی حضور داشته باشه که اطلاعات پزشکی رو ارائه می ده. می گه شما اتاق جراحی رو درست کردید، درسته یا غلطه. یا مثلاً جراحی قلب باز رو این طوری نشون می دید، این درسته یا غلطه. شدنیه ؟ غیر واقعیه؟ یا واقعیه؟ و یه فیلم ساز خودشو کارشناس پزشکی نمی دونه و به این اطلاعات خودشو نیازمند می دونه. یک مشاوره دینی و مذهبی اطلاعات دینی مذهبی می ده، یک کارشناس دینی مذهبی، اطلاعات دینی مذهبی می ده. تا اینجا هم در بخشی از قضیه باز این فیلم ساز، این هنرمند، خودشو صاحب نظر نمی دونه. وقتی احکام رو می گه یا یک روایت رو می گه، این می گه که خب این داره قرآن رو برای من می خونه، فلان روایت رو این آورده برای من یا احکامی که هستش این احکام رو می گه؛ اما توی مشاوره اطلاعات نمی ده، توی مشاوره با ذهن طرف، فضای فکری طرف و با مکتب طرف به آرامی درگیر می شه. یک تفاوتی بین مشاوره و کارشناسی این جوری وجود داره.

حجةالاسلام یوسف زاده: مثل کارشناس تاریخ، تاریخ مقدس.

سایت مشاور فیلم: بله. توی کارشناسی نهایت این سازنده ی فیلم می گه که با درام من این جوری جور درنمی آد؛ یعنی مشکل درام پیدا می کنه، یه جوری حل می کنه؛ اما توی بحث مشاوره با جهان فکریش درگیر می شه، نه با درامش، و هر کسی خودش مکتبی داره. هیچ کس حتی ادعا هم بکنه، خالی از مکتب نیست و اینجا فکرها و جهان های فکری و مکاتب با هم درگیر می شن. خب توی این اتفاق که این جوری می شه، خب ما با یک پدیده ای مواجه می شیم با این مشکل که فیلم سازی که بناست که بهش مشاوره داده بشه یا این فیلم نامه ای که بناست مشاوره داده بشه، این خودش رو بدون مراجعه، ای بسا چون مکتبی داره، خودش دیدگاهی داره، منظری داره، بدون مراجعه به یک مشاوری، خودش رو صاحب نظر می دونه، خودش رو دارای فکر و اندیشه توی همین حوزه می دونه. اینجا من این سؤال رو می پرسم: شما به نظرتون تا چه حدی این توانایی رو می بینید که فیلم سازان، تهیه کننده ها، کارگردان و دیگران، خصوصاً اون هایی که دغدغه ی دینی دارن؛ حالا نه اون هایی که رنگ و بوی سکولار دارن، اون هایی که دغدغه ی دینی هم دارن، تا چه حد این ها بدون رجوع به مشاور دینی، بتوانند به معلومات و مطالعات دینی خودشون متکی باشند؟ این یک پرسش از خارجه، پرسش از واقعیته. البته خب با توجه به سؤال قبلی ام، یعنی تو سؤال قبلی شما فرمودید که آشنایی به فلسفه نباشه، اصلاً نمی تونه شروع کنه. با توجه به همین صحبتی هم که فرمودید، شما چطور اون هایی که این سازندگان، هنرمندانی که دغدغه های دینی دارند رو خودشون رو دارای این حد می دونید که متکی به معلومات خودشون باشند؟

حجةالاسلام یوسف زاده: خیلی درک درستی از سؤال ندارم ولی اولاً یه نکته هست، اینه که مشاوره با اون تفکیکی که شما داشتید، گاهی وقت ها مشاور، کارشناس هم هست. بخشیش حرف های کارشناسیه، بخشیش اطلاعاته، که علی القاعده استفاده می کنند و علی القاعده هم ممکنه با درامش سازگار نیست،  نباشه مثلاً مخصوصاً موقعی که این درام پیش رفته، جهان داستانیش رو ساخته، بعد شما موقعی که می گید که بابا این جهان داستانی که ساختی، این پایه ش خرابه، این لازمه ش اینه که جهان داستانیش رو تغییر بده، این مقاومت می کنه. این مقاومت می کنه می گه یه کاریش بکن، یعنی بیا باهم مصالحه کنیم، بیا باهم مصالحه کنیم که شما در حدی که من درامم خراب نشه و در حدی که شما بتونی تائید کنی! مثلاً توی صاحب دلان من اشکالی کردم، گفتم که شما این شخصی که ساختید که الهام بهش می شه، اینا اصلاً نمی شه. این اصلاً خودش پیغمبر شده این شخصی که شما درست کردید خودش بهش الهام می شه، آیات قرآن رو می فهمه، مراجعه به مرجع دینی نمی کنه، این اصلاً خودش یه کاری می کنه تقریباً یه چیزی مثل معجزه می کنه، این از پای بست خرابه. اونجا دیگه این در مرحله ای قبل از مشاوره وارد شده بود و اون کار رو، ساختمون رو ساخته بود، سقف رو زده بود. حالا من می گفتم دیوارا رو بردار. اون می گفت نمی شه دیگه دیوار رو بردارم.

سایت مشاور فیلم: یه زمانی بعدازاین اصلاً شما فرض بفرمایید که قبل از این مرحله بود یعنی قبل از این که این فیلم نامه رو بنویسن و این ساختمون زده بشه، مشاوره شروع شده این آدم اصلاً نگاهش به انسان سالک اینه که پیامبرگونه است یا تو اون حالت منحرف صوفیه اصلاً بی نیاز از شریعت شده، این نگاهش اینه. ولی شما می گی که این نگاه به دور از دینه. خب اینجا شما دارید با افکار نه با درامش با افکارش درگیر می شید.

حجةالاسلام یوسف زاده: بله

سایت مشاور فیلم: و بالطبع وقتی با افکار درگیر می شید، میدان کار شما متفاوت می شه.

حجةالاسلام یوسف زاده: بله. من به نظرم مشاور، در واقع اینه که آیا اون باید تبعیت بکنه یا نکنه این الزامات بیرونیه که ممکنه اون سازمان بگه که تبعیت کن یا تبعیت نکن، اصلاً درامو نمی خواهیم دیگه. ولی ذات مشاوره بیش از این نیست که بهش بگه، اون کسی که در واقع می تونه بگه که من انجام می دم یا نمیدم، فیلم سازه. چون اون مشاور، قرار نیست که تصمیم گیرنده باشه.

سایت مشاور فیلم: حالا گام بعدی این می شه که شما می آیید با یک فیلم سازها یا هنرمندانی مواجه می شید که این ها یه مطالعات ماقبلی دینی دارند، علاقه مندی های دینی دارند و مطالعات هم دارند، خب؟ شما چند نفر از این تیپ فیلم سازها رو تصور بکنید. حالا شما باید با این ها مواجهه کنید و مشاوره به این ها بدید یا ارزیابی کنید این ها رو. چه قدر حس می کنید که چنین آدم هایی خودشون می تونند بدون مشاور دربیاورند.

حجةالاسلام یوسف زاده: من به نظرم این به اصطلاح متفاوته یا مقول به تشکیکه. بعضی ها ممکنه مثلاً چنان مسلط باشند که نیاز به مشاوره نداشته باشند خودش مسلطه؛ یعنی این جور نیست که هر فیلم سازی نیاز به مشاور داشته باشه خودش در حوزه ای که وارد شده مسلطه یا اون حوزه ای که وارد شده حوزه ی خیلی تخصصی نیست، کلیاتیه. مثلاً یه بحث های اخلاقیه حوزه ی تخصصی نیست یا حوزه ی تخصصیه، وارده، این نیازی به مشاوره نداره علی القاعده، این نیازی نداره به مشاوره؛ یعنی بستگی داره به این که چه قدر اون ورود داشته باشه، به نظرم.

سایت مشاور فیلم: من یه اجازه می خوام که با توجه به اون فرمایش شما در خصوص سؤال پیش یه جور دیگه تبیین بکنم. شاید شما به سؤال قبل توجه می فرمودید، پاسخ خودتون، میگفتید که اگر ایشون تمحض لازم توی فلسفه رو نداشته باشه حتماً نباید به خودش واگذار کرد، حتماً باید کنارش بود؛ چون ممکنه قرآن رو، تفسیر رو، روایات رو خوب بلده و این ها رو خوب خونده، ولی این ها رو چون هستی شناسی فیلم رو نمی دونه، چون فلسفه رو نمی دونه، بنابراین هستی شناسیه جهانِ این قصه رو نمی دونه بنابراین سر جای خودش قرار نخواهد داد. احتمال می دم مثلاً یکی از ملاک ها این باشه. این درسته؟ تبیین درستی می تونه باشه؟

حجةالاسلام یوسف زاده: من به نظرم یه نکته اش تا حدودی درسته ولی تا حدودی فرقی هست بین فیلم ساز و مشاور. اولاً ممکنه اون خودش فلسفه رو وارد باشه، این یه نکته. دوماً اون به این جهت گفتیم که به خاطر این که مشاور یک وجه انتقادی هم داره، تحلیل باید بکنه، چون وجه تحلیلی داره باید خوب بشناسه. ولی یک فیلم ساز و یک هنرمند ممکنه بتونه خوب بسازه، ولی خوب نتونه تحلیل کنه؛ یعنی حتی کار خودشو خوب نتونه تحلیل کنه؛ یعنی در مقام خلاقیت، در مقام خلاقیت اون ویژگی که اون جا گفتیم، لازمه ی اون نیست. اگر یک کسی هستی شناسیش درست باشه و خلق درستی انجام بده و در این خلقش اشتباه نکنه، نیازی به تحلیل نیست، ممکنه کار خودشم نتونه تحلیل کنه.

سایت مشاور فیلم: پس قائل به تشکیکید شما...

حجةالاسلام یوسف زاده: مقول به تشکیکه و مشاور رو از اون جهت گفتیم که مشاور انگار وظیفه ی اولیه اش اینه که تحلیل درستی بکنه، ولی وظیفه ی خلاق این نیست.

سایت مشاور فیلم: پس به صورت خلاصه بگیم، یک بحث وظیفه ی تحلیل که خود هنرمند معمولاً از این به خاطر تمرکز روی خلق اثر ممکنه غافل باشه، یه مشاور کنارش می خواد که این تحلیل رو، نگاه نقادانه رو داشته باشه و یک بحث این که به هرحال خالی از فلسفه باشه باید کمکش کرد؛ یعنی شما تو پاسخمون گفتید که...

حجةالاسلام یوسف زاده: نه. من می گم که اون ضرورتی که داشتیم برای کسی که مشاوره، اون ضرورت برای فیلم ساز دیگه تو اون حد نیست، خیلی کمتره. به خاطر این که این در مرحله ی خلقه...

سایت مشاور فیلم: بله متوجه شدم. اون در مرحله ی انتقاده. یعنی اون درک فلسفی مقدمه ی معرفتی برای کسی بود که در مرحله ی تحلیل و انتقاد بود.

حجةالاسلام یوسف زاده: بله. این در مرحله ی خلق ممکنه اون درک فلسفی رو نیاز نداشته باشه.

سایت مشاور فیلم: نیاز نداشته باشه ولی خلق از درونش... .

حجةالاسلام یوسف زاده: بله خلق درسته. به خاطر این که سینما رو درست می شناسه و خلق درست اتفاق می افته، کارش درسته.در واقع ما خیلی از کارهایی می کنیم که خودمون هم نمی تونیم تحلیل کنیم یعنی مثلاً نفس انسانی ما خیلی از کار می کنیم ولی به یک شخص بگو که همین کاری که کردی، مراحلی که اتفاق افتاد در درون خودت، توضیح بده. نود درصد نمی تونند توضیح بدهند. این فیلسوفه که باید بگه چه اتفاقی افتاد.

سایت مشاور فیلم: اینجا نکته ی خیلی مهمیه

حجةالاسلام یوسف زاده: البته در واقع هر فیلم سازی که بتونه تحلیل درست تری از کار خودش داشته باشه چون یه مرحله ی خلق و یه مرحله ی برگشت به اون خلقه و تصحیحه. مثل این که یه کسی شعر می نویسه، بعد برمی گرده الفاظ رو تغییر می ده، اگر این توانایی رو داشته باشه که بعد از مرحله ی خلق، برگشت کنه و این تحلیل کنه، این خیلی خوبه. ولی اونی که لازمه ی خلق اینه که بتونه به درستی اون معنای معقول رو به محسوس تبدیل کنه و این درست درش اتفاق بیفته، ولو این که این مراحل رو نتونه تبیین فلسفی بکنه یا حتی...

سایت مشاور فیلم: اون نیازمنده علم تفصیلی نیست دیگه؟

حجةالاسلام یوسف زاده: نه. حتی ولو این که متن خودش رو نتونه تحلیل تفسیری کنه. مثلاً من توی مصاحبه های مجید مجیدی اون فیلم رنگ خدا، دیدم مجید مجیدی خودش خیلی نمی تونه تحلیل کنه. این یه منتقدی بود، آقای؟ کی بود؟ اون موقع...

سایت مشاور فیلم: آقای فراستی؟

حجةالاسلام یوسف زاده: بله، فراستی از مجید مجیدی درست تر داشت تحلیل می کرد، برداشت من تو اون جلسه این بود فراستی از مجید مجیدی بهتر داشت توضیح می داد. بله آقای مجیدی موقعی که مراحل خلق رو می گفت، لوازم رو می گفت، خب درست می گفت. ولی درتحلیل متن، فراستی مسلط تر بود.

سایت مشاور فیلم: عرض کنم که در بحث بعدی به این نکته بپردازیم که علوم دینی تخصص های مختلف داره. در تقسیم معروف و رایج، اعتقادات، اخلاق، احکام. تقسیمات دیگه ای که هست مثلاً بعضی ها گفتند احکام، نظامات، رویه ها، اعتقادات، اصول یه همچین تقسیماتی هم هست که بزرگان فرمودند، هر چی، بالأخره این ها تخصص های مختلفی دارند. توی بحث هایی که می خواست استفاده بشه در فیلم از این ها، ممکنه بحث های اخلاقی توشون لازم باشه، ممکنه بحث های اعتقادی لازم باشه، ممکنه احکام لازم باشه، تاریخ لازم باشه و...، به نظر شما مشاورها رو با توجه به همین تخصص ها ما باید تقسیم بندی بکنیم؟ یا لااقل تو بعضی از موارد شما ضروری می دانید که مشاور باید جامع همه ی این ها باشه. مثلاً شما می فرمایید که مشاوری که در مورد اعتقادات می خواد صحبت کنه، الزاماً باید در مورد اخلاق حتماً باید به همون اندازه وارد باشه؟ الزاماً در مورد مثلاً احکام باید وارد باشه؟ یا نه؟ البته این تقسیم ها رو من دارم همین جور می گم، شما ممکنه تقسیم دیگه ای انجام بدید برای این تخصص ها، ممکنه بگید اصول فقه، بعد تفسیر، بعد مثلاً علوم حدیثی، و... ممکنه اینارو بگید، خلاصه سوال اینه که آیا کسی که یه بخشی رو داره انجام می ده، حتماً باید جامع شرائط باشه تا بتونه...

حجةالاسلام یوسف زاده: من به نظرم اگر درست بتونم بگم با توجه به درواقع اون فیلمی که قراره مشاوره بده برای اون فیلم، ما می تونیم دو دسته کنیم. بگیم که یه مشاوره های عمومی هست، ولی گاهی وقتا فیلم درواقع توی یه حوزه خاصی وارد شده. مثلاً تاریخ، شما ولو این که تحلیل فیلمت هم خیلی خوب باشه تحلیل فلسفیت هم خیلی خوب باشه، ولی اطلاعات تاریخی نداری، نمی تونی کمک کنی. در واقع اون جنبه ی کارشناسی رو هم باید همراه داشته باشی. یا مثلاً فیلم رفته سراغ...

سایت مشاور فیلم: این که می فرمایید در واقع جنبه ی کارشناسی را هم باید همراه داشته باشد...

حجةالاسلام یوسف زاده: یعنی کارشناسی متناسب با اون فیلم.

سایت مشاور فیلم: گویا می گید که باید جامع جنبه های دیگه هم باشد.

حجةالاسلام یوسف زاده: بله. من می گم جامع باشه یعنی آشنایی متوسطی داشته باشه که اگر خواست بره مراجعه کنه و منتقل کنه، ولی با توجه به وجهی که فیلم نامه ی فیلم داره، این باید اون وجه رو مسلط تر باشه. مثلاً اگر یک فیلم وارد شده در حوزه ی تخصصی اخلاق و بحثی رو مطرح می کنه که مختلفٌ فیه هست، توی ریزه کاری ها وارد شده که یک اطلاعات عمومی کفایت نمی کنه یا این که تشخیص این که کجا رو داره می زنه این مشکله یا تشخیص این که مبنای اخلاقی که داره ارائه می ده، این مبنای اخلاقی بر اساس اون فیلسوف غربیه یا بر اساس اون یکی فیلسوف غربیه، این نیازی به تخصص لازم داره. پس شاید این طور بتونیم بگیم اگر فیلم در یکی از حوزه های خاص به طور تخصصی وارد شده، علی القاعده مشاور هم در اون زمینه ی خاص باید به طور تخصصی اطلاعات بیشتری داشته باشه یا اینجا در این زمینه ما بتونیم بگیم که خود مشاور از یه کارشناس استفاده کنه؛ یعنی مثلاً من که مشاور رفتم برای فیلم، برای یک کار تاریخی منِ مشاور یک کارشناس تاریخ کنار دستم باشه، بگم اینارو که می گن اینجوره؟ موقعی که فهمیدم، منتقل کنم و بعد به زبان سینمایی اینو تبیین کنم.

سایت مشاور فیلم: از اون طرف هم در یک پروسه و فرایند تولید فیلم هم ما تخصص های مختلف داریم؛ یعنی فیلم نامه می نویسن، کارگردانی هست، نمی دونم بازیگری هست، قاب بندی هست، اینا... اونجا هم ما تخصص های مختلف داریم. آیا مشاورها رو شما بر اساس این تقسیم بندی که در حوزه ی ساخت فیلم هست، تقسیم بندی می کنید؟ ظاهراً همون اول هم همون تقسیم رو شما لااقل در مورد فیلم و فیلم نامه انجام دادید، گفتید من حوزه ی فیلم نامه...

حجةالاسلام یوسف زاده: بله. من فکر می کنم که اولاً جواب اینو خیلی بلد نیستم، به خاطر همون جهت. ولی اگر در واقع بتونم جوابی بدم، من می تونم بگم دو تا حوزه هست، یکی فیلم نامه، یکی ساخت. در حوزه ی ساخت، ساخت، جهانی تفکیک شده نیست که بتونیم بگیم که لوکیشنشو یه نفر بگه، بازیگرش رو یک نفر می آد. البته نظر ابتداییه خیلی وارد نیستم، چون یک جهان به هم پیوسته است شاید اگر کسی که به اون جهان پیوسته تسلط داشته باشه مطمئناً اون می تونه کمک کنه؛ حالا مثلاً اینو بگیم، شاید مشاور رو از مرحله ی ساخت می خوان وارد کنن. حتماً این مشاور باید آشنایی به ساخت داشته باشه؛ یعنی مشکل فیلم نامه ندارند، مشکل ساخت دارند.

سایت مشاور فیلم: و ما می توانیم این مشاور رو تخصصاً مشاوری که...

حجةالاسلام یوسف زاده: مشاورِ هنگام ساخت.

سایت مشاور فیلم: هنگام ساخت باشه ولی احیاناً ممکن بود این مشاوره برای فیلم نامه آن چنان توانایی مشاوره نداشته باشه.

حجةالاسلام یوسف زاده: البته من به نظرم باز هم مشاوری که در زمان ساخت می آد باید داستان رو بفهمه و تحلیل کنه چون در مقام ساخت، می خواهیم بگیم چگونه اون داستان تبدیل به عناصر بصری و صوتی می شه. می خواهیم اینو بگیم، پس اون موقعی که می گه این تبدیل به اون می شه، این رو باید بدونه اون رو هم باید بدونه؛ یعنی اطلاعات فیلم نامه ای و داستانیش رو باید داشته باشه، ولی تو زمینه ی کارگردانی تبحرش بیشتر باشه. چون این رو می خواد تبدیل به اون بکنه.

سایت مشاور فیلم: حالا ما می خواستیم اینو ریزتر بکنیم که شما...

حجةالاسلام یوسف زاده: من در همین حد می تونم بگم.

سایت مشاور فیلم: ما می خواستیم بگیم که آیا مثلاً بگیم مشاوره ی دینی برای فیلم برداری؟ مشاوره ی دینی برای کارگردانی؟ مشاوره ی دینی برای بازیگر؟ این تقسیم ها رو هم انجام بدیم یا انجام ندیم؟

حجةالاسلام یوسف زاده: جواب اجمالیم این بود که با توجه به این که خیلی وارد نیستم، چون جهان به هم پیوسته ایست ظاهراً یک نفر باید کار کنه.

سایت مشاور فیلم: خب بحث بعدی اینه که همونطور که اول مقدمه هم عرض کردیم، مشاوره ی دینی در حوزه ی سینما و فیلم، ادبیات علمی آن چنانی نداره؛ اما در حوزه ی روانشناسی، علوم تربیتی، حوزه های تحقیقات علمی، مثلاً مثل پایان نامه ها، ادبیات علمی خیلی پر سابقه ای داره و خیلی هم به وفور انجام می شه. الآن مشاوره های تربیتی اصلاً مطب دارن، آزمایشگاه دارن، ادبیات علمی مربوطه رو دارن، مانند یک دکتر مراجعه می کنید، یک فرایند، چند جلسه، عملیات مشاوره انجام می شه و تأثیرات لازم رو هم داره، ولی در حوزه ی فیلم ادبیات علمی به اون صورت تدوین نشده. حالا خب فرض بفرماید که ما شروع کردیم، از یه جایی می خواهیم شروع کنیم، به نظر شما مشاوره ی دینی برای فیلم با کدوم یکی از این حوزه ها بیشتر می تونه بهره وری داشته باشه؟ بالأخره یه حوزه ای اصلش سابقه داره، مشاوره های روان شناسی، علوم تربیتی، تجاری، علمی، این جوری؛ اما تو این حوزه نیستش، تو این حوزه می خواد شروع بکنه. حالا برای شروعش به نظرتون به کدام یک از این حوزه هایی که قبلاً بوده، اگر مراجعه کنه می تونه بهره وری بیش تری داشته باشه؟ از روانشناس ها بیشتر الهام بگیره؟ از مشاوره های علمی بیشتر الهام بگیره؟ از مشاوره های تجاری بیشتر الهام بگیره؟ از کدوم یکی از اینا شبیه تره؟ که ما بریم اون ها رو بیشتر مطالعه کنیم برای تولید ادبیات.

حجةالاسلام یوسف زاده: جوابش رو درست نمی دونم ولی اگر چیزی به ذهنم رسید، در مورد ادبیات، درسته ادبیات مشاوره نداریم، ولی ادبیات تحلیل داریم، تحلیل فیلم. حتما این رو به حساب شما تفکیک کردید؟

سایت مشاور فیلم: بله تفکیک کردیم.

حجةالاسلام یوسف زاده: یعنی مشاوره موقعی که می خواست صحبت کنه، حتماً ادبیاتش هست. موقعی که می خواد تحلیل کنه حتماً ادبیاتش هست؛ یعنی اون چیزی که باید مشاور یاد بگیره و انتقال بده اون ادبیات... یعنی روان شناسی هست. ولی این فراینده نیست، این فرایند مشاوره نیست. من به نظرم اگر بتونیم جایی مراجعه کنیم، شاید ما بتونیم به روندی که توی استودیوهای هالیوودی هست مراجعه کنیم؛ یعنی اون ها چون کار رو جمعی پیش می بردند، حتماً مشاوره های فیلم نامه داشتند یا کارشناس های فیلم نامه داشتند. شاید نزدیک ترین چیزی که اونجا ببینیم اونجا توی روند استودیویی، یه موقعی که می خوان جمعی نظر بدن و یه کاری بسازن، اون کار تحت نظر یک استودیو هست و تحت نظر یک سازنده ی بالاست به طوری که فیلم نامه نویس و کارگردان عوامل اون هستند، خب حتماً یک کارشناس می ذاره کنار این فیلم نامه نویس که می گه که اینی که من می گم بگو به این که اجرا کنه. باید ببینیم که ممکنه از اون جا ما بتونیم استخراج کنیم.

سایت مشاور فیلم: این که فرمودید تحلیل مشاوره رو داریم...

حجةالاسلام یوسف زاده: ادبیات تحلیلی فیلم رو داریم.

سایت مشاور فیلم: بله ادبیات تحلیلی رو داریم، اما ادبیات برای فرایند رو ممکنه نداشته باشیم، یک بحث، بحث هایی مانند روانشناسی مشاوره است. یک بحث، بحث های محتوایی هستش؛ یعنی ما تحلیل فیلم رو، تحلیل فیلم نامه رو، تبیین این که جهان این فیلم نامه چیه؟ جهان قصه چیه؟ چگونه منطبق می شود بر آموزه های دینی؟ یا دور است از آموزه های دینی؟ تحلیل این ها رو ما داریم محتواءً. یک بحث می تونه این باشه.

حجةالاسلام یوسف زاده: بله منظورم این بود. 

سایت مشاور فیلم: یه بحث این که ما چه طور این رو منتقل بکنیم؟

حجةالاسلام یوسف زاده: یعنی در واقع اینی که چگونه مشاور وارد کار بشه؟ از چه مرحله ای وارد کار بشه؟ تا کجا وارد بشه؟ و چگونه بتونه تعامل کنه؟ به طوری که نه به کار ضربه بزنه و بتونه کمک کنه، این ادبیات رو ما نداریم. این رو می فرمایید؟

سایت مشاور فیلم: بله، بله. به نظر شما اصلاً این ادبیات همون یه بحث قدیمی که تو این حوزه ها همیشه می پرسن و می گن، مثل شده مرغ و تخم مرغ. این اصلاً یک ادبیات یاد گرفتنیه؟ یا از درون جوشیدنیه؟ مثل همین بحثی که مثلاً توی مدیریت می گن، یکی علم مدیریت می خونه یکی مدیره.

حجةالاسلام یوسف زاده: من به نظرم هر دو هست. شاید ما... حالا نمی دونم من این اصطلاح رو درست به کار می برم، شاید ما به روندپژوهی نیاز داشته باشیم؛ یعنی بیاییم تحلیل کنیم مشاوره های خوبی رو که اتفاق افتاده و نتایج خوبی داده، این ها رو تحلیل کنیم، اون تحلیل ها رو تبدیل به ادبیات کنیم.

سایت مشاور فیلم: ما برای این که این حوزه ی مشاوره رو گسترش بدیم، ما منظور حوزه ی علمی، فقط اون سایت لزوماً مدنظر نیست؛ یعنی کار بزرگ تر از این حرف هاست. این حوزه ی علمی بخواد این بحث مشاوره ی فیلم رو گسترش بده، حتماً باید یک سری از متخصص های دینی، یعنی از طلبه ها، جذب بشن، در این حوزه آموزش داده بشن، هزینه های زیادی داره، خودش پروسه ایه... عمر افراد، تمحض افراد، یکی از هزینه های مهم این قضیه است صرف می شه. این مهمه که فهم بشه که چه شاخصه هایی برای شناسایی این ها باید باشه. اگر این رو ما یک مسئله ی یادگرفتنی بدونیم، دنبال شاخصه های علمی خواهیم رفت. می گیم که این باید علم تحلیل فیلم، فیلم نامه و دیگر اجزای سینما رو داشته باشه و همچنین علم انتقال این ها رو و علم رفتار یک مشاور رو داشته باشه. اگر این رو ما یک چیز درونی و از درون جوشیده بدونیم، اون وقت باید از یه مجرای دیگه ای برای شناسایی این استعدادها بریم؛ یعنی این سؤال بیشتر از این جهت کاربردی می شه. ما توی شناسایی افراد...

حجةالاسلام یوسف زاده: من به نظرم اگر بخواد در واقع کار به صورت یک روند باشه که شما یه کسی رو می گیرید و تعلیم می دید و می آد، به نظر می رسه از نوع اول باشه، یعنی یکی علمه. گرچه در مقامی که آقای اسدی زاده فرمودند، باید اون منش تعامل رو داشته باشه، منش تعامل رو داشته باشه. چون باید بره جزء یه گروه بشه و بتونه کار تیمی انجام بده، بتونه به عنوان یک فردی از یک تیم عمل بکنه. این آموزش نمی خواد این ممکنه بخشیش آموزشی باشه ولی ممکنه خیلی ها این رو جِبِلّی داشته باشند. ولی اون بخش آموزشیش که می خواهد آموزش داشته باشه، اولاً بیش از هر چیز باید این باشه، شناسایی افرادی است که این جِبِلّه و این سرشت تحلیل رو داشته باشند. ما مثلاً افرادی رو می شناسیم که ممکنه ده سال هم توی بحث های فیلم نامه و این ها باشه ولی تحلیل نمی تونه بکنه. من به نظرم یعنی اگر می خواهید شما آدم هایی جذب کنید که آیا خوب خلاق هستند یا خوب تحلیل گر هستند؟ آدم هایی که خوب تحلیل گر هستند به درد این کار بهتر می خورند. این در این حد می تونم بگم.

سایت مشاور فیلم: همین رو به صورت مبنایی هم تو قبلاً تو بحث های قبلی فرمودید.

حجةالاسلام یوسف زاده: آره. باید تحلیل گر خوبی باشه، ضمن این که باید تجربه ای از روند اون کار رو هم داشته باشه؛ یعنی ولو خودش شده، یک فیلم نامه ی ناقص نوشته باشه که بتونه بفهمه که در چه پروسه ای و در چه مرحله ایه. اگر در مرحله ی کارگردانیه، یه کارگردانی سر و دست شکسته داشته باشه، که بتونه بفهمه که اون در چه مرحله و در چه در واقع معضلی گرفتار شده که الآن جوابش بده. یک تجربه ای هم باید داشته باشه. 

سایت مشاور فیلم: من فقط حالا حاج آقا یک نکته ای دارم که می شنوم ولی من یه نکته ای از بحث برام سؤال شد، اونم این که ویژگی هایی که بررسی شد و گفته شد، ناظر به این بود که یک مشاور باید این رو داشته باشه. سؤالم این بود که مشاوره کاری منفعلانه است من اگر فرض کنید عالم دهر هم بشم، وقتی مشاورم هیچی نیستم؛ یعنی شأن مشاور، شأن مراجعه کننده است، یعنی کسی بهش مراجعه بکنه تازه منکشف می شه؛ این خیلی سخته؛ یعنی این که ما به تعبیر حاج آقا فیلم رو می شناسیم، فیلم نامه رو هم می دونیم، مبانی رو هم می دونیم، حالا همه ی این چیزهایی که بحث شد. تو این که حالا چگونه این رو ارائه کنیم مشکله؛ یعنی اگه فقط بپردازیم به این که مشاور باید، باید، باید، به نظرم می آد که خیله خب، حالا یه مشاور همه ی این ها رو به دست آورد چگونه می آد رو میز؟ چه جوری می آد کنار کارگردان؟

حجةالاسلام یوسف زاده: بله. این هم مسئله هست دیگه. این معضل اصلی الآن...

سایت مشاور فیلم: معضل اصلیه که بحث بعدی مون که می خواستیم اصول سیاست ها و این چیزها رو بحث کنیم، اصلا یکی از سؤالات مهمش همینه...

حجةالاسلام یوسف زاده: آره، چه جور به اصطلاح متقاعد کنیم این نظام فکری که داره می سازه، که شما نیاز به مشاور دارید.

سایت مشاور فیلم: در واقع این رو ما دو جا باید بهش به صورت جدی بپردازیم. یک بحث بایسته ها و بایدهای مشاوره که با همین عنوان اصول و سیاستها گفته شد. یک بحث پذیرش ها و واکنش هایی که تو محیط می شه؛ یعنی ترسیم این وضعیت این که مشاور رو کجای کار می بینند و این مشاور یک موجود منفعل تو کجا هستش این...

حجةالاسلام یوسف زاده: نه. اون منظور بایسته های نظام ساخته دیگه، اون بایسته های نظام ساخته. ما مثلاً برای همین صاحب دلان که رفتیم، دو سه که جلسه، دو جلسه رفتیم، دیدن که نه نظراتمون سازگار نیست، سر جلسه ی سوم که رفتیم، نشستیم دیدیم یک حاج آقایی هم اون جا نشسته. گفتن، معرفی کردن حجة الاسلام والمسلمین فلانی مشاور کار، دیدیم که ما رفتیم کنار اصلاً. گفتیم خب ما خیلی خوشحالیم، دیگه رفتیم. به همین سادگی! ما دو جلسه رفتیم، دیدن نه ما به اصطلاح کنار نمی آییم، یعنی نمی خواهیم امضا بکنیم؛ گفتند این آقا هست خوشگل تر از شما هست، امضا می کنه.

سایت مشاور فیلم: این دردناکه!

حجةالاسلام یوسف زاده: آره، آره؛ و اون هم امضا کرد براشون. نامه اش هم... اسمشم اومد، امضا کرد براشون و خیلی هم تحویلش گرفتند. تو راهرو، به من گفت که حاج آقا تو چی می گی؟ این پنج شیش ساله داره کار می کنه تا این فیلم نامه به اینجا رسیده. تو می گی حالا نیست؟ تو می گی هیچی! رو هوا؟ بعد به من، اون آقا کی بود که... گفت آقای یوسف زاده بگیر این دیالوگ ها رو درست کن. گفتم آقا مگه... من می گم اینجاش اشکال داره، تو می گی دیالوگ هاش رو درست کن؟ ...این دیالوگ ها مثلاً بعضی هاشون یه فحش های رکیک داشت، رکیک هاش رو بگیر، این تلطیف که بشه، فضا که تلطیف بشه بازم یک قدم ما جلو رفتیم. گفتم چرا یک قدم جلو رفتیم؟ من زیر چیزی رو امضا کنم که قبول ندارم؟ اصلاً بکشیم کنار بهتره؛ یعنی این مطالبی که یعنی...

سایت مشاور فیلم: بله.

حجةالاسلام یوسف زاده: یا سر اون بحث های... بحث برزخ بود که آقای محمدی رو آورده بودیم، آقای محمدی گفت من همین ها رو توی سریال قبلی هم گفته بودم، موقعی که نمی خوان گوش بدن پس چرا من رو دعوت می کنید؟ حالا در مقام کارشناس، در مقام فیلم نامه نه. گفت چرا دیگه من رو دعوت می کنید؟ همین اشکالات توی سریال قبلی بود همین ها رو من گفتم، شما هم شنیدید. این ها رو هم که لابد منتقل کردید که گوش نمی دن. پس چرا دوباره دعوت می کنید؟

سایت مشاور فیلم: این حاج آقای محمدی گلایه ش یه ذره عمیق تر بود. گفت خواهش می کنم من رو دعوت نکنید چون همه ی نکاتی که گفتم رو لج بردند. نه واقعاً نکته اش این بود. گفت آقا مثل این که مثلاً این بچه ها با ما کدورت دارن، چیزهایی که من گفتم از روی لجاج... تو این یکی، آره بیشترش کردند. گفت این چه کاریه؟ خب من رو دعوت نکنید، لااقل...

سایت مشاور فیلم: خب عرض کنم که تا الان یک ساعت و خورده ای شد و این مبحث به نظرم اینجا دیگه تموم می شه، بخواهیم مبحث بعدی رو وارد بشیم باز خودش یک ساعت و خورده ای وقت می بره. فکر کنم برای محور بعدی یک جلسه دیگه باید وقتتان را بگیریم. فقط یه مطلبی من عرض کنم که این مصاحبه ها مستمر خواهد بود، بعد این فصل هایی که هستش با دوستان مختلف انجام می شه، تا گردشی بگردیم، البته در مدت زمان، نه باعجله، تا برسه فصل های بعدی هم باز خدمت حضرت عالی باشیم تا همه ی مجموعه رو یه دور زده باشیم.

حجةالاسلام یوسف زاده: تشکر می کنم از شما. از شما استفاده کردیم و یاد گرفتیم.

سایت مشاور فیلم: دست شما درد نکنه ما هم از بیانات شما و هم از تواضع و بزرگواری شما یاد گرفتیم. اگر مطلب پایانی، جمع بندی، دارید بفرمایید.

حجةالاسلام یوسف زاده: والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته. دست شما درد نکنه.

پایان بندی

گاهی وقت ها مشاور، کارشناس هم هست. بخشیش حرف های کارشناسیه، بخشیش اطلاعاته، که علی القاعده استفاده می کنند و علی القاعده هم ممکنه با درامش سازگار نیست، مخصوصاً موقعی که این درام پیش رفته، جهان داستانیش رو ساخته، بعد شما موقعی که می گید که بابا این جهان داستانی که ساختی، این پایه ش خرابه، این لازمه ش اینه که جهان داستانیش رو تغییر بده، این مقاومت می کنه. می گه یه کاریش بکن، یعنی بیا باهم مصالحه کنیم، در حدی که من درامم خراب نشه و در حدی که شما بتونی تائید کنی!

تا حدودی فرقی هست بین فیلم ساز و مشاور. به خاطر این که مشاور یک وجه انتقادی هم داره، تحلیل باید بکنه، یک فیلم ساز و یک هنرمند ممکنه بتونه خوب بسازه، ولی خوب نتونه تحلیل کنه؛ یعنی حتی کار خودشو خوب نتونه تحلیل کنه؛ اگر یک کسی هستی شناسیش درست باشه و خلق درستی انجام بده و در این خلقش اشتباه نکنه، نیازی به تحلیل نیست، ممکنه کار خودشم نتونه تحلیل کنه.

البته من به نظرم باز هم مشاوری که در زمان ساخت می آد باید داستان رو بفهمه و تحلیل کنه چون در مقام ساخت، می خواهیم بگیم چگونه اون داستان تبدیل به عناصر بصری و صوتی می شه. یعنی اطلاعات فیلم نامه ای و داستانیش رو باید داشته باشه، ولی تو زمینه ی کارگردانی تبحرش بیشتر باشه. چون این رو می خواد تبدیل به اون بکنه.

مشاور باید تجربه ای از روند کار رو هم داشته باشه؛ یعنی ولو شده، خودش یک فیلم نامه ی ناقص نوشته باشه که بتونه بفهمه که در چه پروسه ای و در چه مرحله ایه. اگر در مرحله ی کارگردانیه، یه کارگردانی سر و دست شکسته داشته باشه، که بتونه بفهمه که اون در چه مرحله و در چه در واقع معضلی گرفتار شده که الآن جوابش بده. یک تجربه ای هم باید داشته باشه.

مشاور باید بتونه روند رو بفهمه، روند یک فیلم نامه رو. چرا بتونه بفهمه؟ که اگر در این روند خطایی اتفاق افتاده و این خطا الآن خودشو در فیلم نامه داره نشون می ده، اینو بتونه بفهمه. و بتونه تا حدودی منتقد خوبی نسبت به متن باشه. نه این که موقعی که فیلم شد و داره منتشر می شه و داره پخش می شه، حالا بزنه تو سرش بگه اِی وای؟! این معنا بود و من نفهمیدم!

من فکر می کنم که کسی که فلسفه بلد باشه، این نزدیک تره به اجتهاد مورد نظر برای مشاوره. چون اون چیزی که توی فیلم بیشتر ارائه می شه، فقه نیست. اون چیزی که توی فیلم ارائه می شه، یک جهان برساخته ای است. یک جهانی می سازیم مطابق جهان هستی، ما یه جهان داستانی می سازیم که این جهان داستانی، مبانی فکری داره. برای ساخت این جهان داستانی، ما یه مبانی فکری داریم؛ یعنی مبانی هستی شناختی و مبانی اخلاقی داریم تا این جهان داستانی رو بسازیم

حالا این نکته رو هم اضافه کنیم حالا که من چون تازه با در واقع با بحث های صدرا مواجه شدم، من به نظرم که توی فلسفه ی صدرا پتانسیل خیلی خیلی خوبی هست برا این زمینه. چرا؟ چون صدرا خودش سر سفره ی دیگران نشسته، سر سفره ی قرآن، عترت، عرفان، نشسته و سعی کرده سعی کرده اونا رو در یک دستگاه فلسفی و یک دستگاه جهان شناختی جمع کنه، به این جهت این دستگاه فکری خیلی می تونه کمک کنه به مشاور که مشاوره بده و علاوه بر مشاوره خیلی این دستگاه فکری برای تبیین هنر دینی، پتانسیل داره.

شاید این طور بتونیم بگیم اگر فیلم در یکی از حوزه های خاص به طور تخصصی وارد شده، علی القاعده مشاور هم در اون زمینه ی خاص باید به طور تخصصی اطلاعات بیشتری داشته باشه یا اینجا در این زمینه ما بتونیم بگیم که خود مشاور از یه کارشناس استفاده کنه؛ یعنی مثلاً من که مشاورم برای فیلم، برای یک کار تاریخی منِ مشاور یک کارشناس تاریخ کنار دستم باشه، بگم اینارو که می گن اینجوره؟ موقعی که فهمیدم، منتقل کنم و بعد به زبان سینمایی اینو تبیین کنم.

شاید ما به روندپژوهی نیاز داشته باشیم؛ یعنی بیاییم تحلیل کنیم مشاوره های خوبی رو که اتفاق افتاده و نتایج خوبی داده، این ها رو تحلیل کنیم، اون تحلیل ها رو تبدیل به ادبیات کنیم.

اگر می خواهید شما آدم هایی جذب کنید برای مشاوره که آیا خوب خلاق هستند یا خوب تحلیل گر هستند؟ آدم هایی که خوب تحلیل گر هستند به درد این کار بهتر می خورند

در فرآیند مشاوره، مشاور و مشاوره گیرنده الزاماتی دارند که تعامل متکامل و مفید وابسته به کم و کیف رعایت این الزامات است.

آقای یوسف زاده در این مصاحبه به بیان بعضی از این الزامات پرداخته است